برای کسایی که نمیدونن قضیه رو
اون میرفته تو خونه ی مردم و هم خونه ای میشده،و اونا رو اذیت میکرده و به مرگ تهدیدشون میکرده،یبار،یه زنه که سه تا گربه داشت،یکی از گوربه هاشو برد کشتارگاه تا جونشو بگیرن چون در حد مرگ مریض بود،بعد،جمیسون،دوتا گربه ی باقی مونده ی زنه رو برداشت و نداد بهش،رفت زندان،داداشش هری بکمن،نجاتش داد ینی آزادش کرد،چند بار،اخرسر جمیسون داداششو کشت....بعد تو زندان خودشو دار زد😐
۲.۲k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.