My weird girlfriend
My weird girlfriend
P 5
🐯درسته..
□□□
_ با اعصبانیت به جونگکوک نگاه میکردم اونم به من وقتی چشمامون به هم برمیخورد سرمونو برمیگردوندیم به طرف پنجره
جیمین متوجه شده بود
جیمین: بسه مثلا دختر عمو پسر عمویین ها..انگار بچه دوساله اید سر شکلات دعوا میکنن
_ تقصیر خودشه نباید کرم میریخت
+ خیلی بد اخلاق شدی جسیکا
_ میدونم
+ ولی من میخوام همون جسیکای ۵ ساله مهربون و کیوت باشی
_ نمیخوام..
+ چرا
_ اذیت نکن جونگکوک ولش کن
+ گفتم که با اذیت کردنت حال میکنم
_ که اینطور
+ ارع
ویو جیمین: این دوتا واقعا شبیه تام و جرین جسیکا تام جونگکوک هم جری همش داره کرم میریزه جسیکاعم که همش داره حرص میخوره
خنده ای کردم براشون جسیکا شخصیت جالبی داره اولا که اومده بود زیاد ازش خوشم نمیومد ولی الان یکم بهتره ..هنوزم ادامه میدادن
+ میخوام اسکل باشی مثل ۵ سالت بود
_ سوراخم کردی با ۵ سالگیم من اسکل نبودم تو بودی
+ وا من؟ من داشتم یبار کیک خاکی رو فکر کردم واقعیه خوردم؟
_ یاااا(یدونه از بازوش زد)
+ چیه باید با واقعیت روبه رو شی(خنده
_ خیلی کثافتی(زدن مشت هایی که هیج دردی نداره)
+ اخیش اره بزن بزن خیلی خوبه ماساژم بده
_ به خاطر تو نمیتونم به زنعمو نگا کنم
+ چرا
_ اگه دیشب رفته بودی اینجوری نمیشد
+ اووو دیشب(خنده)
_ چیهه بهت که گفتم بری خودت نرفتی
+ بع عنوان پسر عموت باید ازت محافظت میکردم برای همین تنهات نمیزارم
_ این همه سال نبودی الانم نباش بهت احتیاجی ندارم خودم برا خودم یه مردم
+ معلومه اگع برا خودت مردی سیکس پکاتو نشونم بدع
_ یاااا
+ خب چیه هر پسری سیکس پک داره
دستمو گذاشتم به سرم و یه عاحی کشیدم
_ از دست تو
جیمین:جونگکوک همیشه دوست داره کرم بریزه تو به مدرسه نگاه کن خوشت میاد؟
_ راسمیگی پنجره رو باز کردم وقتی وارد مدرسع شدیم خیلی خ
قشنگ بود دخترا یه جا قدم میزدن پسرا هم یجا
وقتی وارد حیاط مدرسه شدیم همع دخترا به ماشین زل زدن
_ اینا چرا به ما زل زدن
+ چون خوشتیپای مدرسه اومدن
_ خوشتیپ! اونم تو؟
+ درسته
_ چقدر اسکلن
+ یاا
از ماشین پیاده شدیم کیفمو رو شونه هام انداختم موهامم بسته بودم و کمی ارایش کرده بودم
میتونستم از نگاهشون بفهمم که روم کراشن اخخ قربون جذابیتم بشم(خودشیفته بود)
با لبخند بهشون نگاه کردم که تو گوش هم زمزمه میکردن..
دستی دستمو گرفت
_ هی چیکار میکنی.
+ میخوام یکم کلاس بزارم پس هیچی نگو..
جیمین:برای چی
+ حرص دادن رفقام
_ خیلی عجیبی
+ میدونم
رفتیم اتاق مدیر سه تامونم تعظیم کردیم
🐏 جئون جسیکا ۱۶ ساله،نمره هاتم کع خوبه،خانم جوان خیلی هم زیبایی.
پسرا ببرینش طبقه دوم کلاس A
+ چشم
از اونجا اومدیم بیرون
_ میگم...
+ چی میخوای
_ من کسیو نمیشناسم تنها چیکار کنم تو کلاس؟
+ مثل بچه ادم باهاشون دوست شو
_ یاا من زیاد اجتماعی نیستم نمیتونم
+ حالا یه نگاهی به کلاس بنداز بعدش میریم کلاس ما با دوستام اشناییت میکنم بعد زنگ کلاس معلم معرفیت میکنه
_ باشه
از کنار اتاق ازمایش رد شدیم که چندتا پسر اومدن بیرون
÷ جونگکوکا دوست دخترته؟
+ نه دختر عمومه
÷ خوبه
یجوری بهم نگاه میکرد
_ جونگکوکا بریم..
+ باشه
رسیدیم کلاس..کلاس بزرگی بود...نگاها به من بود..
_ حوصله سر بره بریم
+ خیلی عجیبی
_ میدونم
رفتیم طبقه سوم کلاس اونا با جیمین تو یه کلاس بودن..
+ ببینید کی اینجاست
تهیونگ:بازم خرگوش دلغکمون اومد کلاس
+ از خدات باشه
جیهوپ:دختره کیع
+ این..(دستشو گرفت و اوردش نزدیک تر) ایشون دختر عمومه
تهیونگ:خوش(دستشو اورد جلو
+ هوی(دستشو پس زد) با دختر عموم دست نده زشته
تهیونگ:برای چی جناب مگه این کلاس نیست
_ کلاس دهمم
سونگمین:واوو بهت نمبخوره
لبخندی زدم
تهیونگ:کیم تهیونگ هستم
_ جئون جسیکا هستم
ته ری:یا بهت حسودیم شد فامیل همدیگه این
خندیدم:برای چی
لارا:پسر عموت کراش نصف کلاس ماعه ماهم یکیشونیم
جیمین:تازه کجاشو دیدین تو یه خونه هم زندگی میکنیم
سویون:وواقعااا
خیلی خوشانسی
خندیدم بهشون
جونگکوک هم به من نگاه میکرد
_ چیه چرا بهم زل زدی(لبخند
+ هیچی
باهاشون رفتم حیاط نشستیم روی صندلی ها و مشغول خوردن خوراکی بودیم
سونگمین؛ چرا وسط سال اومدی مدرسع ما
_ چو..
+ اینش به شماها ربط نداره غذاتونو بخورین
تهیونگ:اسمت قشنگع(اروم)
_ مرسی
ویو کوک:
وقتی دیدم تهیونگ با جسیکا گرم میگیره غیرتی میشدم درسته من جسیکارو دوست دارم یا اذیت کردنش هم احساسمو بهش نشون میدم
الانم دارم حرص میخورم که باهاش گرم گرفته
+ تهیونگا برام اب بخر
ته:خودت برو بگیر
+ پاشو پاهام درد میکنه
ته:باشه
+ راستی دختر عمو
_ هوم؟
+ میدونستی اسمتو من انتخاب کردم
وقتی حرفشو شنیدم سرفه کردم
+ مواظب باش
اسلاید دوم استایل مدرسه ای جسیکاعه
P 5
🐯درسته..
□□□
_ با اعصبانیت به جونگکوک نگاه میکردم اونم به من وقتی چشمامون به هم برمیخورد سرمونو برمیگردوندیم به طرف پنجره
جیمین متوجه شده بود
جیمین: بسه مثلا دختر عمو پسر عمویین ها..انگار بچه دوساله اید سر شکلات دعوا میکنن
_ تقصیر خودشه نباید کرم میریخت
+ خیلی بد اخلاق شدی جسیکا
_ میدونم
+ ولی من میخوام همون جسیکای ۵ ساله مهربون و کیوت باشی
_ نمیخوام..
+ چرا
_ اذیت نکن جونگکوک ولش کن
+ گفتم که با اذیت کردنت حال میکنم
_ که اینطور
+ ارع
ویو جیمین: این دوتا واقعا شبیه تام و جرین جسیکا تام جونگکوک هم جری همش داره کرم میریزه جسیکاعم که همش داره حرص میخوره
خنده ای کردم براشون جسیکا شخصیت جالبی داره اولا که اومده بود زیاد ازش خوشم نمیومد ولی الان یکم بهتره ..هنوزم ادامه میدادن
+ میخوام اسکل باشی مثل ۵ سالت بود
_ سوراخم کردی با ۵ سالگیم من اسکل نبودم تو بودی
+ وا من؟ من داشتم یبار کیک خاکی رو فکر کردم واقعیه خوردم؟
_ یاااا(یدونه از بازوش زد)
+ چیه باید با واقعیت روبه رو شی(خنده
_ خیلی کثافتی(زدن مشت هایی که هیج دردی نداره)
+ اخیش اره بزن بزن خیلی خوبه ماساژم بده
_ به خاطر تو نمیتونم به زنعمو نگا کنم
+ چرا
_ اگه دیشب رفته بودی اینجوری نمیشد
+ اووو دیشب(خنده)
_ چیهه بهت که گفتم بری خودت نرفتی
+ بع عنوان پسر عموت باید ازت محافظت میکردم برای همین تنهات نمیزارم
_ این همه سال نبودی الانم نباش بهت احتیاجی ندارم خودم برا خودم یه مردم
+ معلومه اگع برا خودت مردی سیکس پکاتو نشونم بدع
_ یاااا
+ خب چیه هر پسری سیکس پک داره
دستمو گذاشتم به سرم و یه عاحی کشیدم
_ از دست تو
جیمین:جونگکوک همیشه دوست داره کرم بریزه تو به مدرسه نگاه کن خوشت میاد؟
_ راسمیگی پنجره رو باز کردم وقتی وارد مدرسع شدیم خیلی خ
قشنگ بود دخترا یه جا قدم میزدن پسرا هم یجا
وقتی وارد حیاط مدرسه شدیم همع دخترا به ماشین زل زدن
_ اینا چرا به ما زل زدن
+ چون خوشتیپای مدرسه اومدن
_ خوشتیپ! اونم تو؟
+ درسته
_ چقدر اسکلن
+ یاا
از ماشین پیاده شدیم کیفمو رو شونه هام انداختم موهامم بسته بودم و کمی ارایش کرده بودم
میتونستم از نگاهشون بفهمم که روم کراشن اخخ قربون جذابیتم بشم(خودشیفته بود)
با لبخند بهشون نگاه کردم که تو گوش هم زمزمه میکردن..
دستی دستمو گرفت
_ هی چیکار میکنی.
+ میخوام یکم کلاس بزارم پس هیچی نگو..
جیمین:برای چی
+ حرص دادن رفقام
_ خیلی عجیبی
+ میدونم
رفتیم اتاق مدیر سه تامونم تعظیم کردیم
🐏 جئون جسیکا ۱۶ ساله،نمره هاتم کع خوبه،خانم جوان خیلی هم زیبایی.
پسرا ببرینش طبقه دوم کلاس A
+ چشم
از اونجا اومدیم بیرون
_ میگم...
+ چی میخوای
_ من کسیو نمیشناسم تنها چیکار کنم تو کلاس؟
+ مثل بچه ادم باهاشون دوست شو
_ یاا من زیاد اجتماعی نیستم نمیتونم
+ حالا یه نگاهی به کلاس بنداز بعدش میریم کلاس ما با دوستام اشناییت میکنم بعد زنگ کلاس معلم معرفیت میکنه
_ باشه
از کنار اتاق ازمایش رد شدیم که چندتا پسر اومدن بیرون
÷ جونگکوکا دوست دخترته؟
+ نه دختر عمومه
÷ خوبه
یجوری بهم نگاه میکرد
_ جونگکوکا بریم..
+ باشه
رسیدیم کلاس..کلاس بزرگی بود...نگاها به من بود..
_ حوصله سر بره بریم
+ خیلی عجیبی
_ میدونم
رفتیم طبقه سوم کلاس اونا با جیمین تو یه کلاس بودن..
+ ببینید کی اینجاست
تهیونگ:بازم خرگوش دلغکمون اومد کلاس
+ از خدات باشه
جیهوپ:دختره کیع
+ این..(دستشو گرفت و اوردش نزدیک تر) ایشون دختر عمومه
تهیونگ:خوش(دستشو اورد جلو
+ هوی(دستشو پس زد) با دختر عموم دست نده زشته
تهیونگ:برای چی جناب مگه این کلاس نیست
_ کلاس دهمم
سونگمین:واوو بهت نمبخوره
لبخندی زدم
تهیونگ:کیم تهیونگ هستم
_ جئون جسیکا هستم
ته ری:یا بهت حسودیم شد فامیل همدیگه این
خندیدم:برای چی
لارا:پسر عموت کراش نصف کلاس ماعه ماهم یکیشونیم
جیمین:تازه کجاشو دیدین تو یه خونه هم زندگی میکنیم
سویون:وواقعااا
خیلی خوشانسی
خندیدم بهشون
جونگکوک هم به من نگاه میکرد
_ چیه چرا بهم زل زدی(لبخند
+ هیچی
باهاشون رفتم حیاط نشستیم روی صندلی ها و مشغول خوردن خوراکی بودیم
سونگمین؛ چرا وسط سال اومدی مدرسع ما
_ چو..
+ اینش به شماها ربط نداره غذاتونو بخورین
تهیونگ:اسمت قشنگع(اروم)
_ مرسی
ویو کوک:
وقتی دیدم تهیونگ با جسیکا گرم میگیره غیرتی میشدم درسته من جسیکارو دوست دارم یا اذیت کردنش هم احساسمو بهش نشون میدم
الانم دارم حرص میخورم که باهاش گرم گرفته
+ تهیونگا برام اب بخر
ته:خودت برو بگیر
+ پاشو پاهام درد میکنه
ته:باشه
+ راستی دختر عمو
_ هوم؟
+ میدونستی اسمتو من انتخاب کردم
وقتی حرفشو شنیدم سرفه کردم
+ مواظب باش
اسلاید دوم استایل مدرسه ای جسیکاعه
۱۳.۲k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.