که یهو اعضا اومدن داخل خونه
که یهو اعضا اومدن داخل خونه
πحالت خوبه
+ازت متنفرم جونکوک متنفرم (با داد )
_ لارا
+گمشو و رفتم بیرون که داشتم رانندگی میکردم که یهو سیاهی
پاشدم دیدم کمپانی و بی تی اس و لیا بالا سرم هستن
+چی شده
$تصادف کردی
+میشه بالا سر مریض جمع نشین
_تنهامون بزارین
+خودتم گمشو بیرون
_بیا صحبت کنیم
+گفتم گمشو (داد)
که یهو دوباره خاموشی
¶دکتر دکتر خبر کنید
علامت دکتر •
•قلبش وایساده سریعا ببرینش اتاق عمل
-۵ساعت توی اتاق عمل بود و بعدش دکتر اومد و گفت
•جون سالم بدر بردم ولی ممکنه چیزی از زندگی یادش نیاید یا ممکنه هیچوقت بهوش نیاید
_یهو گریم گرفت یکی خوابوندم تو صورت لیا
-اگه بهوش نیاد میکشمت همینجا دفنت میکنم
πحالت خوبه
+ازت متنفرم جونکوک متنفرم (با داد )
_ لارا
+گمشو و رفتم بیرون که داشتم رانندگی میکردم که یهو سیاهی
پاشدم دیدم کمپانی و بی تی اس و لیا بالا سرم هستن
+چی شده
$تصادف کردی
+میشه بالا سر مریض جمع نشین
_تنهامون بزارین
+خودتم گمشو بیرون
_بیا صحبت کنیم
+گفتم گمشو (داد)
که یهو دوباره خاموشی
¶دکتر دکتر خبر کنید
علامت دکتر •
•قلبش وایساده سریعا ببرینش اتاق عمل
-۵ساعت توی اتاق عمل بود و بعدش دکتر اومد و گفت
•جون سالم بدر بردم ولی ممکنه چیزی از زندگی یادش نیاید یا ممکنه هیچوقت بهوش نیاید
_یهو گریم گرفت یکی خوابوندم تو صورت لیا
-اگه بهوش نیاد میکشمت همینجا دفنت میکنم
۲.۴k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.