پارت 50
#پارت_50
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
لباشو آویزون کرد و گفت:
-چرا انقدر با داداشی بد حرف میزنی چیزی شده؟!
بعد این همه مدت اومدما!!
تو دلم گفتم:
+یه مشکل به مشکلام اضافه کردی!! قربون صدقه اتم برم؟!
کتونی و بالا آوردم و گفتم:
+چی باید بشه؟! کتونیم کثیف شده و هیچی ندارم بپوشم باش برم مدرسه!!
تو کجا شال و کلاه کردی؟!
صداشو صاف کرد و با لبخند گفت:
-دارم میرم در مدرستون چیز و ببینم!!
بشکنی تو هوا زدم و گفتم:
+ایول چیز...
یزدان سوالی نگاهم کرد و گفت:
-چت شد یهو؟!
بدون جواب دادن به سوالش سریع گوشیمو که داخل کوله ام جاساز کرده بودم و در آوردم و شماره ی سارا رو گرفتم توی دلم خدا خدا میکردم که هنوز حرکت نکرده باشه، سر دومین بوق بود که جواب داد:
-جانم خواهر شوهر!!
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
لباشو آویزون کرد و گفت:
-چرا انقدر با داداشی بد حرف میزنی چیزی شده؟!
بعد این همه مدت اومدما!!
تو دلم گفتم:
+یه مشکل به مشکلام اضافه کردی!! قربون صدقه اتم برم؟!
کتونی و بالا آوردم و گفتم:
+چی باید بشه؟! کتونیم کثیف شده و هیچی ندارم بپوشم باش برم مدرسه!!
تو کجا شال و کلاه کردی؟!
صداشو صاف کرد و با لبخند گفت:
-دارم میرم در مدرستون چیز و ببینم!!
بشکنی تو هوا زدم و گفتم:
+ایول چیز...
یزدان سوالی نگاهم کرد و گفت:
-چت شد یهو؟!
بدون جواب دادن به سوالش سریع گوشیمو که داخل کوله ام جاساز کرده بودم و در آوردم و شماره ی سارا رو گرفتم توی دلم خدا خدا میکردم که هنوز حرکت نکرده باشه، سر دومین بوق بود که جواب داد:
-جانم خواهر شوهر!!
۲.۸k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.