حجت الاسلام شهاب الدین حائری شیرازی : دیگر حرفی نمانده
🔴حرفی برای گفتن باقی نمانده!
✍ حجتالاسلام شهاب الدین حائری شیرازی
گفتنی ها گفته شده، دیگر حرفی نگفته نمانده.
همه می دانیم مشکل در سیاستهای موسوم به آمریکا ستیزی است.
این سیاستهای فقر گستر، مورد اجماع مردم نیست، طیف وسیعی از مردم ادامه روند کنونی را موجب مرگ ایران و از بین رفتن منافع ملی می دانند.
این طیف وسیع چون با سیاستهای کلی نظام همدل نیستند، نادیده گرفته می شوند، حذف می شوند از کرسی های سیاسی و فرهنگی، حرف بزنند زندانی می شوند.
عده ای هم با مبالغه در صحیح جلوه دادن همین سیاستها به نان و نوا می رسند.
فرداروزی که پس از لطمه های جبران ناپذیر مثل جنگ 8ساله به یک قطعنامه، به یک آتش بس، به یک تفاهم با آمریکا تن دادیم، جواب این هم زیان را چه کسی می دهد؟!
مشکل چیست؟
مشکل تن ندادن به خواست اکثریت است و الا کاری ندارد، نظرسنجی کنید ببینید چند درصد مردم از آمریکاستیزی و تبعاتش راضی اند؟
تا کجا این مسیر پرخسارت قرار است ادامه یابد؟
بس نیست که مردم از آخوند و دین نفرت پیدا کردند؟
بس نیست که ملت از نظام قهر کردند؟
بس نیست که محیط زیست ما، ایران ما در حال از بین رفتن است چون پول نداریم خرجش کنیم؟
بس نیست که انواع مافیاهای نفتی و... برای دور زدن تحریم راه افتاده.
تا کجا قرار است پیش برویم و چرا؟
این ستیزه که نه با عقل می خواند ونه با شرع و فقط خسارت بر خسارت می افزاید.
مردم دنبال یک زندگی آرام اند و مگر علی(ع) به مالک اشتر نگفت فافسح فی آمالهم؛ با برآوردن خواست مردم رابطه خودت را با مردم بهبود بخش.
حکومت که نباید حائل و مانع باشد بین یک زندگی حداقلی و مردم.
حکومت بایست دغدغه اش خواست مردم، آرزوهای مردم، رفاه مردم باشد.
خدا از سر کسانی که مشتی شعارپوچ مارکسیستی را مانع دستیابی مردم به یک زندگی حداقلی قرار دادند، نگذرد.
خدایا تو امان این ملت باش.
خدایا صبر تو چقدر است که این هم مظلومیت مردم ایران را می بینی و این همه ظلم و مصیبت را تحمل می کنی.
این مردم تلاش کردند برای بهتر شدن اوضاع، برای تغییر، اما هر بار به در بسته خوردند.
خداوندگارا تو وعده نصرت دادی به چشمان مظلومی که از سر عسرت از زمین به آسمان کشیده می شود، پس ما ملت رنج کشیده و بی کس را، کس باش.
📝 12 اسفند 1402 شیراز
✍ حجتالاسلام شهاب الدین حائری شیرازی
گفتنی ها گفته شده، دیگر حرفی نگفته نمانده.
همه می دانیم مشکل در سیاستهای موسوم به آمریکا ستیزی است.
این سیاستهای فقر گستر، مورد اجماع مردم نیست، طیف وسیعی از مردم ادامه روند کنونی را موجب مرگ ایران و از بین رفتن منافع ملی می دانند.
این طیف وسیع چون با سیاستهای کلی نظام همدل نیستند، نادیده گرفته می شوند، حذف می شوند از کرسی های سیاسی و فرهنگی، حرف بزنند زندانی می شوند.
عده ای هم با مبالغه در صحیح جلوه دادن همین سیاستها به نان و نوا می رسند.
فرداروزی که پس از لطمه های جبران ناپذیر مثل جنگ 8ساله به یک قطعنامه، به یک آتش بس، به یک تفاهم با آمریکا تن دادیم، جواب این هم زیان را چه کسی می دهد؟!
مشکل چیست؟
مشکل تن ندادن به خواست اکثریت است و الا کاری ندارد، نظرسنجی کنید ببینید چند درصد مردم از آمریکاستیزی و تبعاتش راضی اند؟
تا کجا این مسیر پرخسارت قرار است ادامه یابد؟
بس نیست که مردم از آخوند و دین نفرت پیدا کردند؟
بس نیست که ملت از نظام قهر کردند؟
بس نیست که محیط زیست ما، ایران ما در حال از بین رفتن است چون پول نداریم خرجش کنیم؟
بس نیست که انواع مافیاهای نفتی و... برای دور زدن تحریم راه افتاده.
تا کجا قرار است پیش برویم و چرا؟
این ستیزه که نه با عقل می خواند ونه با شرع و فقط خسارت بر خسارت می افزاید.
مردم دنبال یک زندگی آرام اند و مگر علی(ع) به مالک اشتر نگفت فافسح فی آمالهم؛ با برآوردن خواست مردم رابطه خودت را با مردم بهبود بخش.
حکومت که نباید حائل و مانع باشد بین یک زندگی حداقلی و مردم.
حکومت بایست دغدغه اش خواست مردم، آرزوهای مردم، رفاه مردم باشد.
خدا از سر کسانی که مشتی شعارپوچ مارکسیستی را مانع دستیابی مردم به یک زندگی حداقلی قرار دادند، نگذرد.
خدایا تو امان این ملت باش.
خدایا صبر تو چقدر است که این هم مظلومیت مردم ایران را می بینی و این همه ظلم و مصیبت را تحمل می کنی.
این مردم تلاش کردند برای بهتر شدن اوضاع، برای تغییر، اما هر بار به در بسته خوردند.
خداوندگارا تو وعده نصرت دادی به چشمان مظلومی که از سر عسرت از زمین به آسمان کشیده می شود، پس ما ملت رنج کشیده و بی کس را، کس باش.
📝 12 اسفند 1402 شیراز
۱.۸k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.