چند پارتی
چند پارتی
جیهوپ
برادر ناتنی
.
.
فلش بک به موقع رسیدن
ویو لیا
رسیدیم به یه عمارت پیاده شدیم و رفتیم داخل
برام تعجب آور بود بر خلاف جسیکا که نامادریم بود این مرد به خوبی باهام رفتار میکرد ولی خو جای تعجب نیست اولین روزه بعد از اون مثل جسیکا منو هرزه صدا میکنه
هعییی روزگار مادرم و گرفتی برادرمو گرفتی دیگه چراپدرمو گرفتی
بادیگاردا یه چمدونی که من داشتم و برام آوردن من با ارزش ترین چیزامو داخلش گذاشتم یه سرویس طلا که هدیه مادرم بود یه ساعت شیک و با برند معروف که هدیه پدرم بود و یک گردنبند زیبا و ظریف و دخترونه و یک انگشتر زیبا که هدیه برادرم بود و همه چیزای دخترونه که داشتم و عاشقشون بودم و مخصوصا بدلیجاتی که بهترین رفیقم سورا بهم داده بود
در رو زدن که در رو یک زنی مسن وا کرد
رفتیم تو و چهارتا پسر اومدن من بغل جسیکا وایساده بودم همراه با کیفم (یک یقه اسکی مشکی جذب پوشیده بود و شلوار کارگو مشکی و کلاه مشکی و کفش مشکی و کیف مشکی گوشواره های صلیب و گردنبند صلیب و ساعت هوشمند و ایرپاد تو گوشش و کلا استایلش مشکی بود موهاشم دم اسبی بود)
که آقای کیم شروع کرد معرفی کردن جسیکا
آقای کیم:خب پسرا این خانوم که میبینید از این به بعد مادر شما هستن و شما میتونید مادر جان صداش کنید
و این دختر خانوم که کنارشون وایسادن دختر خونده مادرتون هستن و از این به بعد خواهر جان صداش میکنین و رو کرد به منو گفت
تو هم میتونی پسرای من و برادر جان و منو پدر جان صدا کنی
بلاخره لب وا کردم و گفتم:بله پدر جان
و پسراشو معرفی کرد
رفتم بالا یه اتاق بهم نشون داد به اندازه اتاق قبلیم بود یه تخت دو نفره داشت کلا اتاق قشنگی بود وسیله هامو نوی اتاق چیدم و داشتم یه لباس مناسب میپوشیدم که در زده شد همون خانوم مسن وارد شد و گفت :دخترم من جونگمین هستم و دخترم هم یونا دختر من امروز اینجا نیست ولی فردا میاد باهاش آشنا میشی
لیا:آهوم خوشبختم خانوم جونگمین
جونگمین: خانوم نیاز نیست منو خانوم صدا کنین
لیا:باشه ولی شما هم نیاز نیست منو خانوم صدا کنی همون دخترم که بگی خوبه
جونگمین:بله اومده بودم بهتون بگم بیاین پایین با همه صحبت کنین
لیا:بله الان حتما میام
جونگمین :پس من میرم
لیا:فعلا
یک عطر خنک و دخترونه زدم که هرکسی رو با بوش مست میکنه و آرایش ملایم کردم و رفتم پایین
.
.
.
خب اینم از چند پارتی فک کنم این چند پارتی شیش یا هفت پارت باشه نمیدونم چون اگه بخوام خلاصش کنم خیلی چرت میشه به خاطر همین شایدم هشت پارت باشه ولی خب حمایت کنید♥️
شرط:۸لایک
جیهوپ
برادر ناتنی
.
.
فلش بک به موقع رسیدن
ویو لیا
رسیدیم به یه عمارت پیاده شدیم و رفتیم داخل
برام تعجب آور بود بر خلاف جسیکا که نامادریم بود این مرد به خوبی باهام رفتار میکرد ولی خو جای تعجب نیست اولین روزه بعد از اون مثل جسیکا منو هرزه صدا میکنه
هعییی روزگار مادرم و گرفتی برادرمو گرفتی دیگه چراپدرمو گرفتی
بادیگاردا یه چمدونی که من داشتم و برام آوردن من با ارزش ترین چیزامو داخلش گذاشتم یه سرویس طلا که هدیه مادرم بود یه ساعت شیک و با برند معروف که هدیه پدرم بود و یک گردنبند زیبا و ظریف و دخترونه و یک انگشتر زیبا که هدیه برادرم بود و همه چیزای دخترونه که داشتم و عاشقشون بودم و مخصوصا بدلیجاتی که بهترین رفیقم سورا بهم داده بود
در رو زدن که در رو یک زنی مسن وا کرد
رفتیم تو و چهارتا پسر اومدن من بغل جسیکا وایساده بودم همراه با کیفم (یک یقه اسکی مشکی جذب پوشیده بود و شلوار کارگو مشکی و کلاه مشکی و کفش مشکی و کیف مشکی گوشواره های صلیب و گردنبند صلیب و ساعت هوشمند و ایرپاد تو گوشش و کلا استایلش مشکی بود موهاشم دم اسبی بود)
که آقای کیم شروع کرد معرفی کردن جسیکا
آقای کیم:خب پسرا این خانوم که میبینید از این به بعد مادر شما هستن و شما میتونید مادر جان صداش کنید
و این دختر خانوم که کنارشون وایسادن دختر خونده مادرتون هستن و از این به بعد خواهر جان صداش میکنین و رو کرد به منو گفت
تو هم میتونی پسرای من و برادر جان و منو پدر جان صدا کنی
بلاخره لب وا کردم و گفتم:بله پدر جان
و پسراشو معرفی کرد
رفتم بالا یه اتاق بهم نشون داد به اندازه اتاق قبلیم بود یه تخت دو نفره داشت کلا اتاق قشنگی بود وسیله هامو نوی اتاق چیدم و داشتم یه لباس مناسب میپوشیدم که در زده شد همون خانوم مسن وارد شد و گفت :دخترم من جونگمین هستم و دخترم هم یونا دختر من امروز اینجا نیست ولی فردا میاد باهاش آشنا میشی
لیا:آهوم خوشبختم خانوم جونگمین
جونگمین: خانوم نیاز نیست منو خانوم صدا کنین
لیا:باشه ولی شما هم نیاز نیست منو خانوم صدا کنی همون دخترم که بگی خوبه
جونگمین:بله اومده بودم بهتون بگم بیاین پایین با همه صحبت کنین
لیا:بله الان حتما میام
جونگمین :پس من میرم
لیا:فعلا
یک عطر خنک و دخترونه زدم که هرکسی رو با بوش مست میکنه و آرایش ملایم کردم و رفتم پایین
.
.
.
خب اینم از چند پارتی فک کنم این چند پارتی شیش یا هفت پارت باشه نمیدونم چون اگه بخوام خلاصش کنم خیلی چرت میشه به خاطر همین شایدم هشت پارت باشه ولی خب حمایت کنید♥️
شرط:۸لایک
۴.۰k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.