Part 4
Part 4
که یهو صدایه شکستن یه چیزی رو از تو اتاق شنیدم
تهیونگ:ا/ت...ا/ت در رو وا کن داری اون تو چی کار میکنی در رو وا کن.... میگم درو وا کن وگرنه میشکنونما
ا/ت حالت خوبه؟ ( همش رو با عربده میگفت)
دیدم جواب نمیده و صدایی نمیاد کیلید یدک هم نداشتم مجبور شدم در و بشکونم دیدیم لیوان شکسته و ا/ت رو زمین ولو شده رفتم هی صداش زدم ولی بیدار نمیشد سریع براید بغلش کردم گذاشتمش تو ماشین تا جایی که میتونستم با سریع خودم رو رسوندم بیمارستان و راه 30 مینی رو توی 10 مین رفتم
ویو تهیونگ تو بیمارستان
تهیونگ:یکی تو این بیمارستان خراب شده نیست ( با عربده )
یهو یه پرستار اومد
پرستار:اقا چه خبر تونه اینجا بیمارستانه
تهیونگ:حالا هر قبرستونی... فقط ا/ت یه من رو خوب کنید ( با بغض و داد)
تو اون لحظه حس کردم مردم، عشق زندگیم ، کسی که هرروز به امید اون از خواب پامیشدم الان حالش خوب نیست و رو تخت بیمارستان
دکتر بعد از چک کردن اوضاع ا/ت اومد پیشه تهیونگ
تهیونگ :حال ا/ت خوبه دکتر( با بغض )
دکتر:بله ولی.........
ببینید ادمین تون چه قدر کرم میریزه🤣🙃
که یهو صدایه شکستن یه چیزی رو از تو اتاق شنیدم
تهیونگ:ا/ت...ا/ت در رو وا کن داری اون تو چی کار میکنی در رو وا کن.... میگم درو وا کن وگرنه میشکنونما
ا/ت حالت خوبه؟ ( همش رو با عربده میگفت)
دیدم جواب نمیده و صدایی نمیاد کیلید یدک هم نداشتم مجبور شدم در و بشکونم دیدیم لیوان شکسته و ا/ت رو زمین ولو شده رفتم هی صداش زدم ولی بیدار نمیشد سریع براید بغلش کردم گذاشتمش تو ماشین تا جایی که میتونستم با سریع خودم رو رسوندم بیمارستان و راه 30 مینی رو توی 10 مین رفتم
ویو تهیونگ تو بیمارستان
تهیونگ:یکی تو این بیمارستان خراب شده نیست ( با عربده )
یهو یه پرستار اومد
پرستار:اقا چه خبر تونه اینجا بیمارستانه
تهیونگ:حالا هر قبرستونی... فقط ا/ت یه من رو خوب کنید ( با بغض و داد)
تو اون لحظه حس کردم مردم، عشق زندگیم ، کسی که هرروز به امید اون از خواب پامیشدم الان حالش خوب نیست و رو تخت بیمارستان
دکتر بعد از چک کردن اوضاع ا/ت اومد پیشه تهیونگ
تهیونگ :حال ا/ت خوبه دکتر( با بغض )
دکتر:بله ولی.........
ببینید ادمین تون چه قدر کرم میریزه🤣🙃
۱۴.۲k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.