در زندگی شرور میمانم
در زندگی شرور میمانم
p=4
ات=تو کی هستی هااا تو کیی ک برای من ایجوری میکنی هاا
کوک=بعد مامانم تنها کسی ک بهم لطف کرد بهش خندیدم سرم رو ناز کرد خاله لی بود (گریه)
ات=ولی من من مامانممم و میخام
کوک=لطفا ... ب.یاا باه..م انتقام بگیریم خ..ب ؟
ات=میخام خودم بکشون اون لعنتی و بزار برم همین الان میکشمش همین الاننن قول میدم
مامانمممم(گریه)
کوک=من میرم آروم شدی میام داخل
ات=کدوم گوری میری هاااا وایسااااا لطفااااا وایسا
نبند دروووو
لعنت بهتتتتت(گریه
کوک ویو
عاممم خاله لی اسم دخترش و گفته بود وایسا اسمش ات بود اره اره
از اتاق اومدم بیرون همه نگام میکرد انگاری برگشته بودن از ناهار
بدو بدو رفتم سمت اتاق خاله لی ک با جسم بی جونش مواجه شدم حالم خیل بد بود تا ک بابام اومد
ب.ک=چ خبره اینجااا ها بکشین کنار ببینم
کوک=بابااااا بابا خاله خاله از پیشم رفت
p=4
ات=تو کی هستی هااا تو کیی ک برای من ایجوری میکنی هاا
کوک=بعد مامانم تنها کسی ک بهم لطف کرد بهش خندیدم سرم رو ناز کرد خاله لی بود (گریه)
ات=ولی من من مامانممم و میخام
کوک=لطفا ... ب.یاا باه..م انتقام بگیریم خ..ب ؟
ات=میخام خودم بکشون اون لعنتی و بزار برم همین الان میکشمش همین الاننن قول میدم
مامانمممم(گریه)
کوک=من میرم آروم شدی میام داخل
ات=کدوم گوری میری هاااا وایسااااا لطفااااا وایسا
نبند دروووو
لعنت بهتتتتت(گریه
کوک ویو
عاممم خاله لی اسم دخترش و گفته بود وایسا اسمش ات بود اره اره
از اتاق اومدم بیرون همه نگام میکرد انگاری برگشته بودن از ناهار
بدو بدو رفتم سمت اتاق خاله لی ک با جسم بی جونش مواجه شدم حالم خیل بد بود تا ک بابام اومد
ب.ک=چ خبره اینجااا ها بکشین کنار ببینم
کوک=بابااااا بابا خاله خاله از پیشم رفت
۷.۸k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲