فصل² پارت³

فصل² پارت³

لئو: اسلحه ها رو بردارید یواش بیاید بیرون

لئو:از کجا فمیدی پسرمه

بوک جو: چون همچیش شبی تون بود الان میبینیش دی ان ای م میدین

لئو: شاید اون نخواد..

بوک جو: نمدونه.بریم

لئو: بش

ناشناس: رفتن و جلوشون

لئو: عا عاروم باشید فق بگید فیلیکس کدومتونه؟

ناشناس: فیلیکس ی سیگار برداشت روشن کرد ی پک زد

من: ی پک ب ماعم بده بزنیم🤣😈

ناشناس: یو وو اومد سمتش

یو وو: چیکا ‌داری

لئو: پرو بازی در نیارا حواست باشه با کی حف میزنی

یو وو: ن بابا دیه چی

لئو: تویی

یو وو: ن من نیستم

ناشناس: برگشت ب فیلیکس نگا کرد

یو وو: سمتش نرو بش بگو ازینجا

لئو: کاریش ندارم میخام یکم ازش خون بگیرم

یو وو: چقد

لئو: کم

یو وو: بگیر

لئو: ( نگا کرد ب بوک جو) برو بگیر

فیلیکس: برچی میخای

لئو: فردا میفهمی

گو وون: فردا میبینمت عخشم

ناشناس: برگشت ی بوس زد تو صورت فیلیکس رف

فیلیکس: من نمیبینمت

گو وون: میبینی( چشمک زد)

پرش زمانی ²⁴ ساعت بعد فردا

بوک جو: تبریک میگم پسر خدتونه

ناشناس: بدون هیچ حرفی بلند شد

لئو: بلند شید تن لش تونو بردارید چنتا

اسلحه مسلحه اینا بردارید

همه: باشه

ناشناس: حرکت کردن

پرش زمانی¹⁰ دیقه بعد

ناشناس: انگا فیلیکس متاد سیگار شده

بود عین همیشه سیگار دستش بود

ناشناس: از ماشین بیرون اومد ( پوزخندی زد) رف سمت فیلیکس

لئو: صلام

فیلیکس: علک چیه چرا ایندفه اومدی ‌یو وو بیا

یو وو: همتون بلندشید بریم بیرون

ناشناس: همه رفتن بیرون

یو وو: چر دوباره پیدات شد

لئو : ارام باش ارام باش با پدر دوستت اینجوری حف نزن زشته

یو وو: ینی چ

لئو: فیلیکس

فیلیکس: بنال

لئو: تو

فیلیکس: خو‌

لئو: اینجوری نحرف با ددت

فیلیکس: نمنه

ناشناس: اومد سمتش‌گف

لئو: بلخره پیدات کردم

فیلیکس: تموم شد ؟

لئو: نمیدونستی ک
سوهیون ددت نی

فیلیکس: میدونستم

لئو: من بابای واقعیتم

فیلیکس: جدی میفرمایید

لئو: ار

فیلیکس: من بابایی مث تو ندرم

ناشناس: گو وون رسید

گو وون: به‌به می‌بینم ک..

فیلیکس: زر نزن کارتو بگو بعد صیکتیر

گو وون: فیلیکس میدونی خیلی دوست دارم

فیلیکس: گوشم پره از این کصشعرا🙄

گو وون: یبار بم بگو دوست دارم خیلی خوشحال میشم

فیلیکس: دوست دارم ک چی شه ها؟؟

گو وون: حسم واقعی بود

فیلیکس: جدی میفرمایید.؟!

یو وو: رو مخش را نرید کارتون تمم شد برید

لئو : من پدر واقعی فیلیکسم دی ان ای اینو نشون میدع

فیلیکس: عه‌به‌‌چیزم

لئو: ایش‌ حروم‌‌لقمه

فیلیکس: درس‌حف‌بزن‌‌حروک‌لقمه‌لقبته

ناشناس: یقه‌شو‌گرف‌زد‌تو‌صورتش

لئو :انگا‌‌سوهیون‌بش‌ادب‌یاد‌نداده

فیلیکس: ببند

ناشناس: دستشو‌از‌یقه‌ش‌گرف‌و‌ ول کرد و رف تو