مافیای من! پارت ۲
مافیای من! پارت ۲
ا.ت: جلوی در یه مرد خوشتیپ و هیکل بود
سلام کردک و گفتم با کی کار دارید ؟!
که شنیدم با من کار داره .! و با ادامه حرفش انگار برق از سرم پروندن!!!
ویو کوک:
کوک: از همون اول محوش شدم خیلی خوشگل بود !
باصداش که گفت با کی کار دارید به خودم اومدم و گفتم کا من با خانوم کیم ا.ت کار دارم که انگار رنگش پرید گفتم خانوم خوب هستید !؟
گفت آره و کیم ا.ت منم کارتون چیه ؟!؟
گفتم که باید با من بیاید و به این حرفم سریع ری اکت داد
.
.
ویو ا.ت :
ا.ت : سریع به این حرف آخرش ری اکت دادم!
ا.ت : ب چ مناسبت باید باهاتون بیام؟!؟!
.
.
ویو کوک:
کوک: آخه جونگ کوک چی تو این دختر پیدا کردی که انقدر دوسش داری؟!؟
بهتر که باباش سر این شرط بست
.
ویو ا.ت
ا.ت: این پسره کس..خلی چیزی بود چرا اونطوری نگام میکنه ؟!؟!(گو..ه نخور دلتم بخواد)
ویو کوک
کوک: اول آخرش که باید بهش میگفتم بی خیال دلو میزنم به دریا و گفتم هرچه باداباد بهش میگم
کوک: خانوم کیم ا.ت پدرتون سر شما قمار کرده و به من باخته وشما باید بامن بیاید
پایان
ا.ت: جلوی در یه مرد خوشتیپ و هیکل بود
سلام کردک و گفتم با کی کار دارید ؟!
که شنیدم با من کار داره .! و با ادامه حرفش انگار برق از سرم پروندن!!!
ویو کوک:
کوک: از همون اول محوش شدم خیلی خوشگل بود !
باصداش که گفت با کی کار دارید به خودم اومدم و گفتم کا من با خانوم کیم ا.ت کار دارم که انگار رنگش پرید گفتم خانوم خوب هستید !؟
گفت آره و کیم ا.ت منم کارتون چیه ؟!؟
گفتم که باید با من بیاید و به این حرفم سریع ری اکت داد
.
.
ویو ا.ت :
ا.ت : سریع به این حرف آخرش ری اکت دادم!
ا.ت : ب چ مناسبت باید باهاتون بیام؟!؟!
.
.
ویو کوک:
کوک: آخه جونگ کوک چی تو این دختر پیدا کردی که انقدر دوسش داری؟!؟
بهتر که باباش سر این شرط بست
.
ویو ا.ت
ا.ت: این پسره کس..خلی چیزی بود چرا اونطوری نگام میکنه ؟!؟!(گو..ه نخور دلتم بخواد)
ویو کوک
کوک: اول آخرش که باید بهش میگفتم بی خیال دلو میزنم به دریا و گفتم هرچه باداباد بهش میگم
کوک: خانوم کیم ا.ت پدرتون سر شما قمار کرده و به من باخته وشما باید بامن بیاید
پایان
۱.۷k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.