فیک جونگکوک: اتاق۳۱۱
فیک جونگکوک: اتاق۳۱۱
part³⁸
ویو چهمین
داشتم با گوشیم فیلم میگرفتم که دَر پشتی بار باز شد و مَردی قدبلند با استایل مشکی اُمد بیرون
[(اسلاید۲؛ استایل مَرد)]
پشت مَرده بهم بود برای همین نتونستم چهره مَرد رو ببینم
منتظر بودم مَرد برگرده که یهو یکی زد به شونم
وقتی برگشتم با مَرد هیکلی بزرگی روبهرو شدم
+سلام(لکنک)
مَرد: چیکار میکنی؟
+[گوشیم رو پشت سرم قائم کردم]هیچی
مَرد: هیچی؟
+اره
یهو مَرد گوشیم رو از دستم کشید و دید که دارم فیلم میگرم
مَرد: رئیس از آدمای فضول خوشش نمیاد
+منظورت چیه؟
مَرد گوشیم رو شکست
+چیکار میکنی دیونه
مَرد دستم رو کشید با پام محکم زدم جایی حساسش ولی حتی یه میلی هم تکون نخورد
از اون خَرزوراش نمیتونستم کاری کنم
داشت دستم را پشت سرش میکشید و منو برد توی همون کوچه
ترسیده بودم که چولسو بهم گفت...
چولسو: اوح خانمی تو اینجا چیکار میکنی؟مگه قرار نبود بری؟(با درد و لکنک)
+دارید چیکار میکنید؟ ول کنید عوضیا(سعی درتلاش برای آزاد کردن دستش)
چولسو: بهت گفتم از اتاق نیا بیرون اینا خیلی عوضیاَن(به درد و لکنک)
+اینا ک...
(حرفش نصفه میمونه)
_چهمین؟
(سرش طرف مَرد میچرخه)
+ها؟جونگک..؟تو اینجا چیکار میکنی؟
مَرد: رئیس داشت با گوشیش فیلم میگرفت
+چی؟ر..ئی.س؟(لکنک)
چولسو: مثل اینکه همو میشناسین(با درد و لکنک)
+شما اینجا چیکار میکنید؟(ترس)
چولسو: جئون بزار بره گناهی نداره فقط میخواست بهمکمک کنه(با درد لکنک)(یکی از افراد میزنه توی دل چولسو)
+نزنش ولش کن(داد،ترس،درتلاش برای آزاد کردن دستش)
_چهمین(داد) بسه،ببرینش تو ماشین(اشاره به افرادش)
+ولم کنید نمیخوام بیام(ترس)
ویو چهمین
منو بردن توی یه وَن بزرگ مشکی و درآ رو قفل کردن
نمیدونم جونگکوک اینجا چیکار میکنه ولی خیلی ازش ترسیدم
از شیشه وَن دیدم که دارن چولسو رو میزنن و بعدش چولسو رو بردن توی یه ماشین
جونگکوک روبه وَنی کرد که من توش بودم و اُمد سمت وَن
در وَنرو باز کرد و داخل وَن نشست با عصبانیت نگام کرد گفت...
_اینجا چیکار میکنی؟(عصبی)
+چرا میزدینش؟(اخم)
_جواب منو بده(عصبی)
+تو همون دوست چولسو ای که گفت یه گاگنستره؟
_ها؟..چولسو رو از کجا میشناسی؟
+گانگستری؟بخاطر همین اون روز تیرخورده زخمی اُمدی بیمارستان؟
_چهمین..من...
(میپره وسط حرفش)
+تو واقعا گاگنستری؟(ترس)
(میره عقب تر)
_چهمین من به تو کاری ندارم...چولسو آدم خوبی نیست
+اون کمکم کرد
_ها؟کمکت کرد؟
+درماشینو باز کن میخوام برم
_چهمین..
+میگم در ماشینو باز کن(یکمی داد)
_چهمین(داد،دستشو محکم میزنه به شیشه)
part³⁸
ویو چهمین
داشتم با گوشیم فیلم میگرفتم که دَر پشتی بار باز شد و مَردی قدبلند با استایل مشکی اُمد بیرون
[(اسلاید۲؛ استایل مَرد)]
پشت مَرده بهم بود برای همین نتونستم چهره مَرد رو ببینم
منتظر بودم مَرد برگرده که یهو یکی زد به شونم
وقتی برگشتم با مَرد هیکلی بزرگی روبهرو شدم
+سلام(لکنک)
مَرد: چیکار میکنی؟
+[گوشیم رو پشت سرم قائم کردم]هیچی
مَرد: هیچی؟
+اره
یهو مَرد گوشیم رو از دستم کشید و دید که دارم فیلم میگرم
مَرد: رئیس از آدمای فضول خوشش نمیاد
+منظورت چیه؟
مَرد گوشیم رو شکست
+چیکار میکنی دیونه
مَرد دستم رو کشید با پام محکم زدم جایی حساسش ولی حتی یه میلی هم تکون نخورد
از اون خَرزوراش نمیتونستم کاری کنم
داشت دستم را پشت سرش میکشید و منو برد توی همون کوچه
ترسیده بودم که چولسو بهم گفت...
چولسو: اوح خانمی تو اینجا چیکار میکنی؟مگه قرار نبود بری؟(با درد و لکنک)
+دارید چیکار میکنید؟ ول کنید عوضیا(سعی درتلاش برای آزاد کردن دستش)
چولسو: بهت گفتم از اتاق نیا بیرون اینا خیلی عوضیاَن(به درد و لکنک)
+اینا ک...
(حرفش نصفه میمونه)
_چهمین؟
(سرش طرف مَرد میچرخه)
+ها؟جونگک..؟تو اینجا چیکار میکنی؟
مَرد: رئیس داشت با گوشیش فیلم میگرفت
+چی؟ر..ئی.س؟(لکنک)
چولسو: مثل اینکه همو میشناسین(با درد و لکنک)
+شما اینجا چیکار میکنید؟(ترس)
چولسو: جئون بزار بره گناهی نداره فقط میخواست بهمکمک کنه(با درد لکنک)(یکی از افراد میزنه توی دل چولسو)
+نزنش ولش کن(داد،ترس،درتلاش برای آزاد کردن دستش)
_چهمین(داد) بسه،ببرینش تو ماشین(اشاره به افرادش)
+ولم کنید نمیخوام بیام(ترس)
ویو چهمین
منو بردن توی یه وَن بزرگ مشکی و درآ رو قفل کردن
نمیدونم جونگکوک اینجا چیکار میکنه ولی خیلی ازش ترسیدم
از شیشه وَن دیدم که دارن چولسو رو میزنن و بعدش چولسو رو بردن توی یه ماشین
جونگکوک روبه وَنی کرد که من توش بودم و اُمد سمت وَن
در وَنرو باز کرد و داخل وَن نشست با عصبانیت نگام کرد گفت...
_اینجا چیکار میکنی؟(عصبی)
+چرا میزدینش؟(اخم)
_جواب منو بده(عصبی)
+تو همون دوست چولسو ای که گفت یه گاگنستره؟
_ها؟..چولسو رو از کجا میشناسی؟
+گانگستری؟بخاطر همین اون روز تیرخورده زخمی اُمدی بیمارستان؟
_چهمین..من...
(میپره وسط حرفش)
+تو واقعا گاگنستری؟(ترس)
(میره عقب تر)
_چهمین من به تو کاری ندارم...چولسو آدم خوبی نیست
+اون کمکم کرد
_ها؟کمکت کرد؟
+درماشینو باز کن میخوام برم
_چهمین..
+میگم در ماشینو باز کن(یکمی داد)
_چهمین(داد،دستشو محکم میزنه به شیشه)
۴.۳k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.