ا،سلام
ا،سلام
منشی،سلام برا استخدام اومدی؟ راننده؟
ا،بله بله
م،خب این فرم بگیر پر کن زیرش ی سری شرایط نوشته بعد برو طبقه سوم با منشی رئیس درمورد بقیه موارد صحبت کن اگه اوکی بود که بود اگه هم نه که نه
ا،اوکی
ا،"رفتم نشستم ی گوشه مشغول پر کردن فرم شدم بعد شرایطش خوندم نوشته بود : طبق برنامه رئیس سر ساعت باید حاضر باشید ، هر موقع رئیس میگه باید برید دنبالش و به جایی که میخواد ببریدش ، مخالفت نداریم ، حقوق جلو جلو داده نمیشه؟ و ...."
ا،"بعد تکمیل کردن فرم بلند شدم رفتم سمت آسانسور سوار شدم و دکمه طبقه سوم زدم در بسته شد و یکم بعد دوباره باز شد سریع رفتم با عجله داشتم میرفتم تا زودتر اتاقش پیدا کنم که ناگهان خوردم به کسی که برگه فرم و کیفم افتاد رو زمین و کل وسايل کیفم بخش زمین شد خم شدم و شروع کردم به جمع کردن وسايلم"
ا،ببخشید
ج،(جونگکوک) "داشتم میرفتم سمت آسانسور که با یکی برخورد کردم برگشتم نگاهش کردم انگار تازه وارد بود"
ج،تازه واردی؟
ا،"وسایلم که جمع کردم بلند شدم " عااا بله برا مصاحبه اومدم
ا،ببخشید اتاق منشی رئیس کجاست؟
ج،دنبالم بیا "رفتم سمت اتاقم"
ا،باش "دنبالش رفتم وقتی رسیدم به اتاق پشت سرش وارد اتاق شدم که رفت پشت میز نشست با تعجب نگاهش کردم "
ا،منشی رئیس شما هستید؟
ج،بله بفرما بشین
ا،"نشستم برگه رو گذاشتم رو میزش نگاهی به برگه انداخت یکم در مورد شرایط باهم صحبت کردیم"
ج،خب با شرایط موافقی؟
ا،بله
ج،خوبه این قرارداد اینجا رو امضا کن از امروز هم میتونی کارت شروع کنی
ا،"قرار داد ازش گرفتم و امضا کردم و باهم دست دادم "
...... (این داستان ادامه دارد)
خب خب اینم از این
لایک: ۶ (مثلا ۱۰۰ نفرید ۶ تا زیاد نیست )
کامنت : ۳
منشی،سلام برا استخدام اومدی؟ راننده؟
ا،بله بله
م،خب این فرم بگیر پر کن زیرش ی سری شرایط نوشته بعد برو طبقه سوم با منشی رئیس درمورد بقیه موارد صحبت کن اگه اوکی بود که بود اگه هم نه که نه
ا،اوکی
ا،"رفتم نشستم ی گوشه مشغول پر کردن فرم شدم بعد شرایطش خوندم نوشته بود : طبق برنامه رئیس سر ساعت باید حاضر باشید ، هر موقع رئیس میگه باید برید دنبالش و به جایی که میخواد ببریدش ، مخالفت نداریم ، حقوق جلو جلو داده نمیشه؟ و ...."
ا،"بعد تکمیل کردن فرم بلند شدم رفتم سمت آسانسور سوار شدم و دکمه طبقه سوم زدم در بسته شد و یکم بعد دوباره باز شد سریع رفتم با عجله داشتم میرفتم تا زودتر اتاقش پیدا کنم که ناگهان خوردم به کسی که برگه فرم و کیفم افتاد رو زمین و کل وسايل کیفم بخش زمین شد خم شدم و شروع کردم به جمع کردن وسايلم"
ا،ببخشید
ج،(جونگکوک) "داشتم میرفتم سمت آسانسور که با یکی برخورد کردم برگشتم نگاهش کردم انگار تازه وارد بود"
ج،تازه واردی؟
ا،"وسایلم که جمع کردم بلند شدم " عااا بله برا مصاحبه اومدم
ا،ببخشید اتاق منشی رئیس کجاست؟
ج،دنبالم بیا "رفتم سمت اتاقم"
ا،باش "دنبالش رفتم وقتی رسیدم به اتاق پشت سرش وارد اتاق شدم که رفت پشت میز نشست با تعجب نگاهش کردم "
ا،منشی رئیس شما هستید؟
ج،بله بفرما بشین
ا،"نشستم برگه رو گذاشتم رو میزش نگاهی به برگه انداخت یکم در مورد شرایط باهم صحبت کردیم"
ج،خب با شرایط موافقی؟
ا،بله
ج،خوبه این قرارداد اینجا رو امضا کن از امروز هم میتونی کارت شروع کنی
ا،"قرار داد ازش گرفتم و امضا کردم و باهم دست دادم "
...... (این داستان ادامه دارد)
خب خب اینم از این
لایک: ۶ (مثلا ۱۰۰ نفرید ۶ تا زیاد نیست )
کامنت : ۳
۳.۰k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.