p²
p²
جین. من پدر این بچه نیستم برو گمشو پیشه همونی که باهاش رابطه داشتی(داد)
ا.ت. باشه بدون ولی من با کسی رابطه نداشتم جز تو
رفتم تو اتاق و نشستم وسایلم رو جمع کردم اشک از رو گونه هام میریخت پایین ولی سریع پاکشون کردم و رفتم دمدر
ا.ت. خدافظ آقای کیم
و از خونه زدم بیرون
*پرش زمانی به حال*
الان اون بچه بدنیا اومده اسمش یونا هست نمیتونم جوری براش توضیح بدم که باباش کجاست چون میترسم به روحیش آسیب برسه ، بعد از اون روز من رفتم تو یک کافه کار کردم و پولم رو از اونجا به دست میارم ...
امروز با یونا خواستم برم سرکار برا همین یونا رو آماده کردم و خودم آماده شدم و راحیه سرکار شدم..
داشتم کار میکردم و یونا داشت برا خودش بازی میکرد که چند تا مشتری وارد مغازه شدن و رفتم سفارش ازشون گرفتم و یادداشت کردم که خواستم سفارش میز ۲ رو بگیرم که چشمم خورد به جین
جین. من پدر این بچه نیستم برو گمشو پیشه همونی که باهاش رابطه داشتی(داد)
ا.ت. باشه بدون ولی من با کسی رابطه نداشتم جز تو
رفتم تو اتاق و نشستم وسایلم رو جمع کردم اشک از رو گونه هام میریخت پایین ولی سریع پاکشون کردم و رفتم دمدر
ا.ت. خدافظ آقای کیم
و از خونه زدم بیرون
*پرش زمانی به حال*
الان اون بچه بدنیا اومده اسمش یونا هست نمیتونم جوری براش توضیح بدم که باباش کجاست چون میترسم به روحیش آسیب برسه ، بعد از اون روز من رفتم تو یک کافه کار کردم و پولم رو از اونجا به دست میارم ...
امروز با یونا خواستم برم سرکار برا همین یونا رو آماده کردم و خودم آماده شدم و راحیه سرکار شدم..
داشتم کار میکردم و یونا داشت برا خودش بازی میکرد که چند تا مشتری وارد مغازه شدن و رفتم سفارش ازشون گرفتم و یادداشت کردم که خواستم سفارش میز ۲ رو بگیرم که چشمم خورد به جین
۲.۷k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.