پارت 4
پارت 4
عشقی در گذشته
رفتم داخل اتاقم لباسمو عوض کردم و رفتم پایین. اعضا روی مبل نشسته بودن. منم رفتم کنار یونگی نشستم
جین:یکی از دوستای قدیمیمون از آمریکا برگشته و ی مهمونی گرفته و مارم دعوت کرده. مهمونی امشب عمارت*******(خودتون ی اسم بزارید)
پرش زمانی به شب
لباسی رو که صب خریدمو پوشیدم(عکس میزارم) ،سوار مازراتی مشکیم شدم و راه افتادم به سمت عمارت. بعد 20 مین رسیدیم. پیاده شدم. نگاه های سنگین مردمو روی خودم حس میکردم چون لباسم خییییلی باز بود. اعضا رو پیدا کردم و پیششون نشستم. کل مدت نگاه های کوکو روی خودم حس میکردم که با اخم همراه بود.....
ادامه در پارت بعد.......
عشقی در گذشته
رفتم داخل اتاقم لباسمو عوض کردم و رفتم پایین. اعضا روی مبل نشسته بودن. منم رفتم کنار یونگی نشستم
جین:یکی از دوستای قدیمیمون از آمریکا برگشته و ی مهمونی گرفته و مارم دعوت کرده. مهمونی امشب عمارت*******(خودتون ی اسم بزارید)
پرش زمانی به شب
لباسی رو که صب خریدمو پوشیدم(عکس میزارم) ،سوار مازراتی مشکیم شدم و راه افتادم به سمت عمارت. بعد 20 مین رسیدیم. پیاده شدم. نگاه های سنگین مردمو روی خودم حس میکردم چون لباسم خییییلی باز بود. اعضا رو پیدا کردم و پیششون نشستم. کل مدت نگاه های کوکو روی خودم حس میکردم که با اخم همراه بود.....
ادامه در پارت بعد.......
۲.۳k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.