کابوس هر شب پارت ۳۸
.....
وقتی بیدار شد ساعت8:30بود باید میرفت دارو های جدید پدربزرگش رو میگرفت رفت دارو خونه و نسخه رو داد
پرستار:خانم این دارو ها خیلی گرونه میتوانید از پس هزینش بر بیاین؟
نارا:اره لطفا عجله کنین
پرستار:بفرمایید کریسمس مبارک
نارا:همچنین
دارو هارو گرفت و رفت بیمارستان
وارد اتاق پدربزرگش شد خواب بود پس بی سر وصدا رفت یه گوشه نشست بعد از چند مین داشت کابوس میدید و تب کرده بود نارا نگران شد و سعی کرد پدربزرگش رو بیدار کنه که موفق نشد و پرستار رو صدا زد پرستار با عجله اومد نارا رو از اتاق بیرون کردن دکترش اومد بعد از چند مین اومد بیرون
+حال پدر بزرگم چطوره؟
_ حتی اگه عمل هم بشن فقط4ماه میتونن زنده بمونن متاسفانه تومور اونقدری پیشرفت کرده که که عمل جوابگو نیست
+اگه بیمه بشه چقدر از پول عمل کم میشه
_فکر نکنم شرایط بیمه شدن رو داشته باشن
+میدونید که پولش خیلی زیاده لطفا تا همون تایمی که چند وقت پیش به من گفتید ازش مراقبت کنین
_همه تلاشم رو میکنم
+ممکنه من شبا نتونم بیام حواستون بهش باشه
وقتی بیدار شد ساعت8:30بود باید میرفت دارو های جدید پدربزرگش رو میگرفت رفت دارو خونه و نسخه رو داد
پرستار:خانم این دارو ها خیلی گرونه میتوانید از پس هزینش بر بیاین؟
نارا:اره لطفا عجله کنین
پرستار:بفرمایید کریسمس مبارک
نارا:همچنین
دارو هارو گرفت و رفت بیمارستان
وارد اتاق پدربزرگش شد خواب بود پس بی سر وصدا رفت یه گوشه نشست بعد از چند مین داشت کابوس میدید و تب کرده بود نارا نگران شد و سعی کرد پدربزرگش رو بیدار کنه که موفق نشد و پرستار رو صدا زد پرستار با عجله اومد نارا رو از اتاق بیرون کردن دکترش اومد بعد از چند مین اومد بیرون
+حال پدر بزرگم چطوره؟
_ حتی اگه عمل هم بشن فقط4ماه میتونن زنده بمونن متاسفانه تومور اونقدری پیشرفت کرده که که عمل جوابگو نیست
+اگه بیمه بشه چقدر از پول عمل کم میشه
_فکر نکنم شرایط بیمه شدن رو داشته باشن
+میدونید که پولش خیلی زیاده لطفا تا همون تایمی که چند وقت پیش به من گفتید ازش مراقبت کنین
_همه تلاشم رو میکنم
+ممکنه من شبا نتونم بیام حواستون بهش باشه
۱.۰k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.