سناریو
#سناریو
وقتی میگی منو ببر پیش عمو یونگی (به عنوان پدرت)
نامی:بری پیشش که فوش یادت بده؟
ا/ت: بابا به خدا امروز تو مدرسه حرف کم اوردم به هیترت بزنم... پلیزززز
جین:یه پیشیه خوابالو میخوای چیکار؟
ا/ت: میخوام بغلش کنم بعد بخوابم
جین: من اینجا هویجم؟ خب منو بغل کن
هوپی:باشه بیا بریم منم هیونگمو ببینم
ا/ت:ایوللل دوشت دالم بابایییی
جیمین:میریم ولی اگه ببینم دستت الکله دیگه نمیبرمت پیشش
ا/ت: عهههه
جیمین: مرضضض
ته ته: من نمیبرمت خودت برو یونتانم ببر حوصلش سر رفته
ا/ت: ممنان:|
کوکی:نه
ا/ت: چراااا؟
کوکی:مگه نمیخواستی بوکس یادت بدم پس نمیخواد بری
ا/ت: چشمممم
شوگا: داشیا ولش کنید برادرزاده امو عههههه
دوست داره بیاد پیش من دیگه
ا/ت جان بیا کلی اموزشای خوب دارم برات😈
#گزارش_دادن_نشانه_بیشعوری_است
#لایک_کن_خوشگلم
#فالو_یادت_نره_عسلم
#اگه_ارمی_هستی_فالو_کن
پیج فیک: @love.story
وقتی میگی منو ببر پیش عمو یونگی (به عنوان پدرت)
نامی:بری پیشش که فوش یادت بده؟
ا/ت: بابا به خدا امروز تو مدرسه حرف کم اوردم به هیترت بزنم... پلیزززز
جین:یه پیشیه خوابالو میخوای چیکار؟
ا/ت: میخوام بغلش کنم بعد بخوابم
جین: من اینجا هویجم؟ خب منو بغل کن
هوپی:باشه بیا بریم منم هیونگمو ببینم
ا/ت:ایوللل دوشت دالم بابایییی
جیمین:میریم ولی اگه ببینم دستت الکله دیگه نمیبرمت پیشش
ا/ت: عهههه
جیمین: مرضضض
ته ته: من نمیبرمت خودت برو یونتانم ببر حوصلش سر رفته
ا/ت: ممنان:|
کوکی:نه
ا/ت: چراااا؟
کوکی:مگه نمیخواستی بوکس یادت بدم پس نمیخواد بری
ا/ت: چشمممم
شوگا: داشیا ولش کنید برادرزاده امو عههههه
دوست داره بیاد پیش من دیگه
ا/ت جان بیا کلی اموزشای خوب دارم برات😈
#گزارش_دادن_نشانه_بیشعوری_است
#لایک_کن_خوشگلم
#فالو_یادت_نره_عسلم
#اگه_ارمی_هستی_فالو_کن
پیج فیک: @love.story
۷.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.