دلم تنگ شده برات...
دختر کوچولو...دلم تنگ شده برات لعنتی...
یادته قرار شد باهم برای همیشه بمونیم؟
یادته بهم گفتی وقتی که فارغالتحصیل شدیم از خانوادمون خداحافظی کنیم بریم ی شهر دیگه دونفری زندگی کنیم و کلی رویاپردازی دیگه کردیم درحالیکه من اهل رویاپردازی نبودم؟
یادته گفتی قراره یروز تابستون باهم بریم شمال کنار دریا و با صدفا با همدیگه واسه هم گردنبند درست کنیم و مراقبش باشیم؟
کلی چیزای دیگه که الان یادم نمیاد...
میدونی کی بود که شمارتو گرفتم؟الان تو ایتام زده اخرین بازدید ۵ سال پیش💔
پنج سال پیش بود باهم چت کردیم و گفتیم چون مدرسه تازه شروع شده چند تا گل با اسم خودت ببریم براش...
دقیقا همین روز بود که بخاطر بی عرضگیم از دستت دادم جلو چشمم...تو افسردگی گرفته بودی ولی نخواستی من حالم بد بشه و قلبم درد بگیره چیزی نمیگفتی...اخر سر ی گوشه از حیاط خودتو جلو چشمم خودتو کشتی...خودتو رو راحت کردی و من نتونستم جلوتو بگیرم...
هنوز عذاب وجدان اون روز چنگ میزنه به قلبم...
منو ببخش که جلوتو نگرفتم😭
منو ببخش که مزخرف ترین دوستی بودم که داشتی💔
منو ببخش که الان بخاطر من زیر اون خاک سرد خوابیدی...کاش اونروز از شدت ترس و گریه سکته میکردم یا قلبم وایمیستاد ولی میومدم پیشت...
سردت نیست قلب آلیا؟میدونی چقدر بخاطرت حالم بد شد و تنها موندم؟هنوز افسردگیم خوب نشده که هیچ بدترم شد💔
هنوز نتونستم منصرف شم...هنوز میخوام بیام پیشت...پیش تو...پیش تموم کسایی که من نتونستم مراقبشون باشم...۳۱ امه🙃
هنوزم فراموشت نکردم...تنها دوست حضوری ای که داشتم تو بودی...چرا...چرا منو تنها گذاشتی💔
دوستت دارم...هنوزم از اون گلا میبینم یاد اسمت و خاطراتت میوفتم دلم میگیره...دلم میخواد نباشم...
سالگرد نبودت مبارک...اینم پنجمین سال💔
امروزم پنج آپریله...اینم یگی از دلایلی که همیشه از این ماه متنفر بودم...کاش اینم ی دروغ آپریل بود💔
یادته قرار شد باهم برای همیشه بمونیم؟
یادته بهم گفتی وقتی که فارغالتحصیل شدیم از خانوادمون خداحافظی کنیم بریم ی شهر دیگه دونفری زندگی کنیم و کلی رویاپردازی دیگه کردیم درحالیکه من اهل رویاپردازی نبودم؟
یادته گفتی قراره یروز تابستون باهم بریم شمال کنار دریا و با صدفا با همدیگه واسه هم گردنبند درست کنیم و مراقبش باشیم؟
کلی چیزای دیگه که الان یادم نمیاد...
میدونی کی بود که شمارتو گرفتم؟الان تو ایتام زده اخرین بازدید ۵ سال پیش💔
پنج سال پیش بود باهم چت کردیم و گفتیم چون مدرسه تازه شروع شده چند تا گل با اسم خودت ببریم براش...
دقیقا همین روز بود که بخاطر بی عرضگیم از دستت دادم جلو چشمم...تو افسردگی گرفته بودی ولی نخواستی من حالم بد بشه و قلبم درد بگیره چیزی نمیگفتی...اخر سر ی گوشه از حیاط خودتو جلو چشمم خودتو کشتی...خودتو رو راحت کردی و من نتونستم جلوتو بگیرم...
هنوز عذاب وجدان اون روز چنگ میزنه به قلبم...
منو ببخش که جلوتو نگرفتم😭
منو ببخش که مزخرف ترین دوستی بودم که داشتی💔
منو ببخش که الان بخاطر من زیر اون خاک سرد خوابیدی...کاش اونروز از شدت ترس و گریه سکته میکردم یا قلبم وایمیستاد ولی میومدم پیشت...
سردت نیست قلب آلیا؟میدونی چقدر بخاطرت حالم بد شد و تنها موندم؟هنوز افسردگیم خوب نشده که هیچ بدترم شد💔
هنوز نتونستم منصرف شم...هنوز میخوام بیام پیشت...پیش تو...پیش تموم کسایی که من نتونستم مراقبشون باشم...۳۱ امه🙃
هنوزم فراموشت نکردم...تنها دوست حضوری ای که داشتم تو بودی...چرا...چرا منو تنها گذاشتی💔
دوستت دارم...هنوزم از اون گلا میبینم یاد اسمت و خاطراتت میوفتم دلم میگیره...دلم میخواد نباشم...
سالگرد نبودت مبارک...اینم پنجمین سال💔
امروزم پنج آپریله...اینم یگی از دلایلی که همیشه از این ماه متنفر بودم...کاش اینم ی دروغ آپریل بود💔
۵.۱k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳