smell of love
◆ به نام خالق فرشتگان ◆
♥︎فیک بوی عشق♥︎
پارت_۱
فلش بک به ۱۷ سال قبل :
...
علامت خودم یا راوی : ( )
مادر جیمین علامت +
دایی جیمین علامت ×
پدر جیمین علامت ÷
سیاهی لشگر و افراد نقش کوتاه &
ویو مادر جیمین به اختصار م.ج :
+جیمین تو قنداقی که از پر قو بود پیچیده شده بود تازه ۱۱ ماهش هم نشده که بخاطر اون عوضیا به خاطر خودم به خاطر اون زن هرزه به خاطر عشق مجبور به انتخاب بین خودش و پدرش شدم هیچ وقت آخرین حرفامونو که یه دعوا بود حدود ۴ ساعت پیش یادم نمیره
تعریف خاطره [زمان گذشته(۴ساعتقبل)] :
÷وایسا...وایسا عزیزم وایسا باهات دارم حرف میزنم (دختر یهو ایستاد و سریع برگشت و با نگاه به چهره ی مرد کمی به سینه اش برخورد کرد)
+خب وایسادم حرفتو بزن بفرما بگو درمورد اون زن هرزه ک.و.ن مرغی حرف بزن بیا حرف بزنیم( از شدت عصبانیت در حال خنده اس )
÷من .. من متاسفم فقط دیشب از حرفای مادرم خسته شده بودم به بوی تو گیر میده خودت که میدونی چقدر سخته پوشوندن بوی تو از اونا و دارویی که با هزار بدبختی پیداش میکنم هم اثر صد درصدی نداره و این بچه هم که بدتر کرد وضعیتو و به خاطر همین اون زنو صدا کردم اون معبر خواب منه میخواستم یکم باهاش حرف بزنم تا آروم شَ....
+همینجا واسا از همینجا دیگه من و تو حرفی نداریم میدونی چیه چانگبین ؟ میدونی چیه ؟ تو گند زدی من با همین بچه که فقط ۱۱ ماهشه و تو پدرشی تو بغلم تو بارون ۳ ساعت تماممم واساده بودم تا حرف بزنیم ولی تو گند زدی و زمانی که وقتش بود ما همراه بچمون عزیز ترین کسمون که مارو بهم متصل میکنه با هم حرف بزنیم ولی تو حرف زدن با اون هر.زه رو به من ترجیح دادی و الانم من جیمینو به تو ترجیح میدم آره اگه قرار به انتخاب باشه جیمینو انتخاب میکنم و حتی و حتی شده ... بدون ... تو بزرگش میکنم
÷ماه من ..
+دیگه این لقب برای من نخواهد بود امپراطور
[برگشت به حال] :
+رسیدم به قلمروی خودمون قلعه ی برادرم دونگ ووک و گرگینه ها ، نیمه ی شمالی زمین ، کره ی شمالی
ساعت داشت به ۱۲ شب میرسید پس همه رفتن سمت تپه ی درخشنده (گرگینه ها هرشب کمی مونده به ۱۲ میرن به تپه ی درخشنده تا از خداشون ینی رییس قبیله و اعضای خانواده اش که مقدس حساب میشن، شکرگزاری کنن و زوزه بکشن و بعد درخواست هاشونو بگن.) ، اونجا باید از برادرم عذرخواهی کنم و بخوام که مجوز ورود منو همراه با جیمین به داخل قلمرو و قبیله ی خودش بده ...
رسیدم به تپه همه در حال آماده شدن برای زوزه کشیدن و شکرگزاری میشدن رفتم و تو یکی از صف ها ایستادم که ...
*************
اینم از پارت ۱ فیک بوی عشق (smell of love)
حمایت کنید و شرطا :۱۰ کامنت ۱۵ لایک
ماچ به کلتون تا بعد
♥︎فیک بوی عشق♥︎
پارت_۱
فلش بک به ۱۷ سال قبل :
...
علامت خودم یا راوی : ( )
مادر جیمین علامت +
دایی جیمین علامت ×
پدر جیمین علامت ÷
سیاهی لشگر و افراد نقش کوتاه &
ویو مادر جیمین به اختصار م.ج :
+جیمین تو قنداقی که از پر قو بود پیچیده شده بود تازه ۱۱ ماهش هم نشده که بخاطر اون عوضیا به خاطر خودم به خاطر اون زن هرزه به خاطر عشق مجبور به انتخاب بین خودش و پدرش شدم هیچ وقت آخرین حرفامونو که یه دعوا بود حدود ۴ ساعت پیش یادم نمیره
تعریف خاطره [زمان گذشته(۴ساعتقبل)] :
÷وایسا...وایسا عزیزم وایسا باهات دارم حرف میزنم (دختر یهو ایستاد و سریع برگشت و با نگاه به چهره ی مرد کمی به سینه اش برخورد کرد)
+خب وایسادم حرفتو بزن بفرما بگو درمورد اون زن هرزه ک.و.ن مرغی حرف بزن بیا حرف بزنیم( از شدت عصبانیت در حال خنده اس )
÷من .. من متاسفم فقط دیشب از حرفای مادرم خسته شده بودم به بوی تو گیر میده خودت که میدونی چقدر سخته پوشوندن بوی تو از اونا و دارویی که با هزار بدبختی پیداش میکنم هم اثر صد درصدی نداره و این بچه هم که بدتر کرد وضعیتو و به خاطر همین اون زنو صدا کردم اون معبر خواب منه میخواستم یکم باهاش حرف بزنم تا آروم شَ....
+همینجا واسا از همینجا دیگه من و تو حرفی نداریم میدونی چیه چانگبین ؟ میدونی چیه ؟ تو گند زدی من با همین بچه که فقط ۱۱ ماهشه و تو پدرشی تو بغلم تو بارون ۳ ساعت تماممم واساده بودم تا حرف بزنیم ولی تو گند زدی و زمانی که وقتش بود ما همراه بچمون عزیز ترین کسمون که مارو بهم متصل میکنه با هم حرف بزنیم ولی تو حرف زدن با اون هر.زه رو به من ترجیح دادی و الانم من جیمینو به تو ترجیح میدم آره اگه قرار به انتخاب باشه جیمینو انتخاب میکنم و حتی و حتی شده ... بدون ... تو بزرگش میکنم
÷ماه من ..
+دیگه این لقب برای من نخواهد بود امپراطور
[برگشت به حال] :
+رسیدم به قلمروی خودمون قلعه ی برادرم دونگ ووک و گرگینه ها ، نیمه ی شمالی زمین ، کره ی شمالی
ساعت داشت به ۱۲ شب میرسید پس همه رفتن سمت تپه ی درخشنده (گرگینه ها هرشب کمی مونده به ۱۲ میرن به تپه ی درخشنده تا از خداشون ینی رییس قبیله و اعضای خانواده اش که مقدس حساب میشن، شکرگزاری کنن و زوزه بکشن و بعد درخواست هاشونو بگن.) ، اونجا باید از برادرم عذرخواهی کنم و بخوام که مجوز ورود منو همراه با جیمین به داخل قلمرو و قبیله ی خودش بده ...
رسیدم به تپه همه در حال آماده شدن برای زوزه کشیدن و شکرگزاری میشدن رفتم و تو یکی از صف ها ایستادم که ...
*************
اینم از پارت ۱ فیک بوی عشق (smell of love)
حمایت کنید و شرطا :۱۰ کامنت ۱۵ لایک
ماچ به کلتون تا بعد
۲.۷k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.