P1
با اینکه شرایط نرسیده بود ولی خب...
(ویو ا/ت)
امروزم مث هر روز توسط بچها ی قلدر مدرسه اذیت شدم ولی بیخیال انقدر دردناکتر از اتفاق چند سال پیش نیس
(3 سال پیش، ا/ت 15 سال داشته)
خیلی شاد و شنگول از مدرسه اومدم خونه با اینکه میدونستم برم خونه خونوادم ازارم میدن مخصوصا بابام، البته نمیشه بهش گفت بابا یا پدر چون ارزشی برامون قائل نیس. تازگیا مامانمم داره باهاش همکاری میکنه، خب پدرم یه قمار خونه داره که تا الان موفق بوده شده چندین بار سر من شرط بسته ولی نباخته، اما چون یبار میخواستن منو تو 13 سالگی از بابام بگیرن قسم خورده که دیگه سر من شرط نزاره. امروزم مث هر روز باید میرفتم تو قمار خونه ی بابام کمکش؛ ولی امروز فرق میکرد خیلی خلوت بود نکنه چیزی شده؟
(خب بسه دیگه برای پارت اول زیاد بود)
شرایط
لایک:3
کامت :2
(ویو ا/ت)
امروزم مث هر روز توسط بچها ی قلدر مدرسه اذیت شدم ولی بیخیال انقدر دردناکتر از اتفاق چند سال پیش نیس
(3 سال پیش، ا/ت 15 سال داشته)
خیلی شاد و شنگول از مدرسه اومدم خونه با اینکه میدونستم برم خونه خونوادم ازارم میدن مخصوصا بابام، البته نمیشه بهش گفت بابا یا پدر چون ارزشی برامون قائل نیس. تازگیا مامانمم داره باهاش همکاری میکنه، خب پدرم یه قمار خونه داره که تا الان موفق بوده شده چندین بار سر من شرط بسته ولی نباخته، اما چون یبار میخواستن منو تو 13 سالگی از بابام بگیرن قسم خورده که دیگه سر من شرط نزاره. امروزم مث هر روز باید میرفتم تو قمار خونه ی بابام کمکش؛ ولی امروز فرق میکرد خیلی خلوت بود نکنه چیزی شده؟
(خب بسه دیگه برای پارت اول زیاد بود)
شرایط
لایک:3
کامت :2
۱.۳k
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.