P2وقتی از خواب بلند نمیشن و با ارنج میری تو شیکمشون
پارت 2
وقتی از خواب بلند نمیشن و با ارنج میری تو شیکمشون....
درخواستی
----------------------
جیمین
ا/ت عصبی به جیمین ک خودشو به خواب زده بود نگاه کرد ...
ا/ت: که بیدار نمیشی پارک جیمین....باشه...
قبل از اینکه بتونی بلند شی تا بپری تو شیکمش جیمین زودتر دست به کار شد و زد زیر پات و عین کتلت افتادی روی تخت...
سرتو بلند کردی و ب جیمین نگاه کردی
جیمین:(در حال نیشخند)ببخشید ا/ت ولی این روش بیدار کردن دیگه قدیمی شده...شیکم منم دیگه عضلع هاش اب شده نمیتونه وزرنتو تحمل کنه...
ا/ت ک موهاش ریخته جلوی صورتش و مثل قاتلای زنجیره ای شده بلند میشه...
ا/ت:بدبازی ای رو با من شروع کردی پارک جیمین...
--------------------------
تهیونگ
به تهیونگ ک صدای خروپفش کل خونه رو برداشته نگاه میکنه و دم گوش یونتان که تو دستت گرفتیش زمزمه میکنی:اماده ای؟
یونتان زبونش بیرون میاره و دم تکون میده ...
تو هم با لبختذ شیطانی با دو سمت تهیونک میری و با یونتان شیرجه میزنی تو شیکمش....تهیونگ یهو از خواب بلند میشه و میشینه و قل میخوری پایین جوری ک سرت موازی با یونتان روی روناش قرار میگیره...
ا/ت لبخند میزنه و برای محافظت از خودش یونتان رو میگیره جلوش:صبحت بخیر عزیزم خوبی؟یونتان داشت میپرید روت اومدم بگیرمش خودم افتادم ...
مود یونتان:منو میفروشی کیومرث؟حالا ک شاشیدم روت میفهمی...
--------------------------
کوک
میپری و به پهلو با ارنج میوفتی رو شیکمش....از شدت سفت بودن شیکمش جای اینکه اون اخ بگه تو جیغت در میاد و به خودت میپیجی...
جونگکوک با صدای جیغت بلد میشه و بهت زده نگات میکنه...
کوک:چتهه؟
ا/ت:ایییی خدا لعنتت کنه نکبت ارنجممممممم
کوک:چرا با خوابیدن من مشکل داری؟داشتم یه خواب خوب میدیدم...با بم رفته بودم پیاده روی...همشم صدای وز وز مگس میومد...اخرم یکی اومد شیکممو نیش زد...اومدم بخارونمش ک با جیغ تو بیدار شدم...
حرفش با ضربه ی محکم بالشتی ک ب کله اش خورد قطع شد
ا/ت:(در حال ک ارنجشو گرفته و پوکر بهش زل زده)فقط دهنتو ببند
ی حمایتمون نشهههه؟ :)
وقتی از خواب بلند نمیشن و با ارنج میری تو شیکمشون....
درخواستی
----------------------
جیمین
ا/ت عصبی به جیمین ک خودشو به خواب زده بود نگاه کرد ...
ا/ت: که بیدار نمیشی پارک جیمین....باشه...
قبل از اینکه بتونی بلند شی تا بپری تو شیکمش جیمین زودتر دست به کار شد و زد زیر پات و عین کتلت افتادی روی تخت...
سرتو بلند کردی و ب جیمین نگاه کردی
جیمین:(در حال نیشخند)ببخشید ا/ت ولی این روش بیدار کردن دیگه قدیمی شده...شیکم منم دیگه عضلع هاش اب شده نمیتونه وزرنتو تحمل کنه...
ا/ت ک موهاش ریخته جلوی صورتش و مثل قاتلای زنجیره ای شده بلند میشه...
ا/ت:بدبازی ای رو با من شروع کردی پارک جیمین...
--------------------------
تهیونگ
به تهیونگ ک صدای خروپفش کل خونه رو برداشته نگاه میکنه و دم گوش یونتان که تو دستت گرفتیش زمزمه میکنی:اماده ای؟
یونتان زبونش بیرون میاره و دم تکون میده ...
تو هم با لبختذ شیطانی با دو سمت تهیونک میری و با یونتان شیرجه میزنی تو شیکمش....تهیونگ یهو از خواب بلند میشه و میشینه و قل میخوری پایین جوری ک سرت موازی با یونتان روی روناش قرار میگیره...
ا/ت لبخند میزنه و برای محافظت از خودش یونتان رو میگیره جلوش:صبحت بخیر عزیزم خوبی؟یونتان داشت میپرید روت اومدم بگیرمش خودم افتادم ...
مود یونتان:منو میفروشی کیومرث؟حالا ک شاشیدم روت میفهمی...
--------------------------
کوک
میپری و به پهلو با ارنج میوفتی رو شیکمش....از شدت سفت بودن شیکمش جای اینکه اون اخ بگه تو جیغت در میاد و به خودت میپیجی...
جونگکوک با صدای جیغت بلد میشه و بهت زده نگات میکنه...
کوک:چتهه؟
ا/ت:ایییی خدا لعنتت کنه نکبت ارنجممممممم
کوک:چرا با خوابیدن من مشکل داری؟داشتم یه خواب خوب میدیدم...با بم رفته بودم پیاده روی...همشم صدای وز وز مگس میومد...اخرم یکی اومد شیکممو نیش زد...اومدم بخارونمش ک با جیغ تو بیدار شدم...
حرفش با ضربه ی محکم بالشتی ک ب کله اش خورد قطع شد
ا/ت:(در حال ک ارنجشو گرفته و پوکر بهش زل زده)فقط دهنتو ببند
ی حمایتمون نشهههه؟ :)
۴.۹k
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.