فیک برادر ناتنی پارت ۷
فیک برادر ناتنی پارت ۷
جونگکوک ویو
خوشم نمیاد اینجا بشینم ولی.....ولی یکم وقت شیطونی بود...نه برای ماریا برای ا.ت وقتی حسودی میکنه خوشم میاد وقتی اخم میکنه وقتی قیافه میگیره کیوت میشه تقصیر خودشم بود نباید واکنش نشون میداد یه ماریا
راوی
جونگکوک یکم صندلیش نزدیک ماریا کرد دستشو انداخت دور گردن ماریا
جونگکوک: عزیزم غذا ها باب میله؟
ماریا :آره هانی برات لقمه بگیرم؟
جونگکوک:اگه دستات اذیت نمیشه.
ماریا:نه هانییی
جونگکوک:(لبخند)
ماریا: (لقمه درست کرد داد دهن جونگکوک)
جونگکوک:اوممم خوشمزسس
ماریا:آره عسیسم
ا.ت ویو
وایسا وایسا چیکار کردد(خنده عصبی) لقمه؟؟اساسن وایسا چیکار کرددد؟؟(خنده عصبی)
آروم با ا.ت آروم نفس بکشش لقمه؟؟؟(عصبی)
باشه باشه بچرخ تا بچرخیم جئون جونگکوک.
ا.ت:عمو گفتم بهتون؟
آقای جئون: چیو دخترم
ا.ت:دوستم از آمریکا داره برمیگرده کره میتونه دو روز بیاد اینجا بمونه؟
آقای جئون:آره دختر قشنگم چرا که نه به اجوما میگم براش تدارک ببینه .
ا.ت:مرسییییی(خنده) دستتون درد نکنه غذا خیلی خوشمزه شد
(بلند شد بره تو اتاقش)
لایککککککسکسگکسگگگگگ
جونگکوک ویو
خوشم نمیاد اینجا بشینم ولی.....ولی یکم وقت شیطونی بود...نه برای ماریا برای ا.ت وقتی حسودی میکنه خوشم میاد وقتی اخم میکنه وقتی قیافه میگیره کیوت میشه تقصیر خودشم بود نباید واکنش نشون میداد یه ماریا
راوی
جونگکوک یکم صندلیش نزدیک ماریا کرد دستشو انداخت دور گردن ماریا
جونگکوک: عزیزم غذا ها باب میله؟
ماریا :آره هانی برات لقمه بگیرم؟
جونگکوک:اگه دستات اذیت نمیشه.
ماریا:نه هانییی
جونگکوک:(لبخند)
ماریا: (لقمه درست کرد داد دهن جونگکوک)
جونگکوک:اوممم خوشمزسس
ماریا:آره عسیسم
ا.ت ویو
وایسا وایسا چیکار کردد(خنده عصبی) لقمه؟؟اساسن وایسا چیکار کرددد؟؟(خنده عصبی)
آروم با ا.ت آروم نفس بکشش لقمه؟؟؟(عصبی)
باشه باشه بچرخ تا بچرخیم جئون جونگکوک.
ا.ت:عمو گفتم بهتون؟
آقای جئون: چیو دخترم
ا.ت:دوستم از آمریکا داره برمیگرده کره میتونه دو روز بیاد اینجا بمونه؟
آقای جئون:آره دختر قشنگم چرا که نه به اجوما میگم براش تدارک ببینه .
ا.ت:مرسییییی(خنده) دستتون درد نکنه غذا خیلی خوشمزه شد
(بلند شد بره تو اتاقش)
لایککککککسکسگکسگگگگگ
۳.۶k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.