my boy
پارت۴
ویو یونا
فیلم تموم شد و جونگکوک فک کنم هورنی بود
منم زیادی کنجکاو شدم واسه اون فیلم
_اوپااا ..... چطوریه؟؟
+واسه تو خیلی زودههههه
+جوریه که تو اولین بار ازت خون میاد
_وایییی چه وحشتناک ولی میخوام امتحان کنم یروزی
+نه خیر لازم نکرده(بوسه ریزی میزاره رو گونش)
_حیح(رنگ لبو شده)
بعد چند مین//
+گفتی میخوای امتحان کنی؟
_ها؟ نههه بعد اون حرفات منصرف ش...
ویو کوک
نذاشتم حرفش تموم شه براید بغلش کردم و بردم تو اتاق و درشو بستم
_کوکک داری چیکار میکنییییی
+لباساتو در بیار
_چیییی
+گفتم در بیارررر
_اوک(بغض)
(بچه ها قسمت اصماتشو نمی نویسم چون هم خیلیا گزارش میکنن هم نمیخوام زیاده روی کنم ببخشید)
.
ویو صبح
بیدار شدم تو بغل کوک بودم از دلدرد شدیدد داشتم بیصدا گریه میکردم
دیدم کوک داره بیدار میشه
بهم گفت...
.
.
خمارییییی 💀✌️
ویو یونا
فیلم تموم شد و جونگکوک فک کنم هورنی بود
منم زیادی کنجکاو شدم واسه اون فیلم
_اوپااا ..... چطوریه؟؟
+واسه تو خیلی زودههههه
+جوریه که تو اولین بار ازت خون میاد
_وایییی چه وحشتناک ولی میخوام امتحان کنم یروزی
+نه خیر لازم نکرده(بوسه ریزی میزاره رو گونش)
_حیح(رنگ لبو شده)
بعد چند مین//
+گفتی میخوای امتحان کنی؟
_ها؟ نههه بعد اون حرفات منصرف ش...
ویو کوک
نذاشتم حرفش تموم شه براید بغلش کردم و بردم تو اتاق و درشو بستم
_کوکک داری چیکار میکنییییی
+لباساتو در بیار
_چیییی
+گفتم در بیارررر
_اوک(بغض)
(بچه ها قسمت اصماتشو نمی نویسم چون هم خیلیا گزارش میکنن هم نمیخوام زیاده روی کنم ببخشید)
.
ویو صبح
بیدار شدم تو بغل کوک بودم از دلدرد شدیدد داشتم بیصدا گریه میکردم
دیدم کوک داره بیدار میشه
بهم گفت...
.
.
خمارییییی 💀✌️
۳.۱k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.