عملیات هک کردن عشق موفق آمیز بود!
عملیات هک کردن عشق موفق آمیز بود!
پارت۸:
ادامهویوا.ت:
یهو دستمو جلوش تکون دادم کلا خشکش زده بود و فقط داشت بهم نگاه میکرد. بعدش یهو به خودش اومد و گفت
جونگکوک:دیشب کلا گیس گذاشته بودی؟
ا.ت:ها عا دیشب؟ نه مامانم گفت موهامو رنگ کنن الانم رنگ موهامو ور داشتم و کوتاهشون کردم.
جونگکوک:چشم دارم میبینم
چقدر پرروعه کثافتتت
جدنگکوک:بریم؟
ا.ت:بریم
اخرای مراسم بود و به طور رسمی من و جونگکوک با هم ازدواج کردیم و زن و شوهر هم به حساب میومدیم
موقع پرتاب گل شد
ولی من گل و پرت نکردم و رفتم مستقیم گل و گذاشتم تو دست لنا
همینطور که داشت با تعجب نگاه میکرد بهم یهو یونگی اومد جلوش و زانو زد
و خب لنا هم بله و گفتتت🥲
خیلی واسه یونگی و لنا خوشحال بودم به خاستشون رسیدن.
فقط من این وسط عین برگ چغندر ازدواج زوری کردم با این پسره ی نحس ایش (زیرلبوحرصیوکیوت)
یهو جونگکوک ظاهر شد و گفت
جونگکوک:اگه غر غر هاتون تموم شد بریم خونه
ا.ت:باید باهات تو یه جا زندگی کنممم؟(داد و تعجب کیوت)
جونگکوک:آروم تر کر شدم ن پس برو خونه ی عمم
ا.ت:اهه برو زود بیااا
اومد و سوار ماشینش شدم و رفتیم خونمون یا همون خونه ی جونگکوک
جونگکوک:بیا بالا اینم اتاقمون
ا.ت:اتاقمونننننننن؟(دادد)
جونگکوک:اههه دختر کر شدم چتهه
ا.ت:ما باید تو یه اتاق بخوابیممم؟
جونگکوک:نا سلامتی زن و شوهریم
ا.ت:ولی تجاریههه
جونگکوک:ولی به طور رسمی ثبت شده،حوصله بحث باهات و ندارم میرم دوش بگیرم در ضمن یه اتاق کوچولوی مخفی دیگه عم تو کمد دومیه این اتاق واسه توعه خواستی برو تو اون دوش بگیر،اگه ناهار نخوردی به اجوما برو بگو واست درست کنه یه چیزی بخوری و قوانین خونه هم ازش بپرس
ا.ت:باشه
اهه پسره چقدر ور میزد مخم رفت
خب بزار ببینم ....... عرررر چقدر اتاقه کیوتهه خب میرم دوش بگیرممم
۲۰ مین بعد:اخیش راحت شدماا
عه این لباسه چه راحته همین و میپوشم
۵ مین بعد:
ا.ت:اجومااااا،اجوماااا
اجوما:بلهه بلهه چیشدهه کی مردههه
ا.ت:عه ببخشید سلام من ا.ت هستم زن جونگکوک
اجوما: آهان بله ارباب گفت بهم
ا.ت:گفتم میشه واسم یه چیزی درست کنید و قوانینی که اون پسره ی غر غرو میگه و بگین
جونگکوکدرحالیکهموهاشو خشک میکرد گفت
جونگکوک:خودت داری ۲۴ ساعته غر میزنی بعدش به من میگی غر غرو؟
ا.ت:تو چرا همش عین جن ظاهر میشی؟(درحالیکهدستشروقلبشبود)
جونگکوک:مشکل خودته من و نمیبینی
ا.ت:اداشو در آورد
اجوما:دخترم دوکبوکی خوبه؟
ا.ت:آره اجوما دوستش دارمم راستی قوانین چیه؟
ادامهفیکتوکامنتهاینجاجانشد
باهمکاریلیا
ادامهدارد...
شرایط۱۲لایک
۲۶کامنت
پارت۸:
ادامهویوا.ت:
یهو دستمو جلوش تکون دادم کلا خشکش زده بود و فقط داشت بهم نگاه میکرد. بعدش یهو به خودش اومد و گفت
جونگکوک:دیشب کلا گیس گذاشته بودی؟
ا.ت:ها عا دیشب؟ نه مامانم گفت موهامو رنگ کنن الانم رنگ موهامو ور داشتم و کوتاهشون کردم.
جونگکوک:چشم دارم میبینم
چقدر پرروعه کثافتتت
جدنگکوک:بریم؟
ا.ت:بریم
اخرای مراسم بود و به طور رسمی من و جونگکوک با هم ازدواج کردیم و زن و شوهر هم به حساب میومدیم
موقع پرتاب گل شد
ولی من گل و پرت نکردم و رفتم مستقیم گل و گذاشتم تو دست لنا
همینطور که داشت با تعجب نگاه میکرد بهم یهو یونگی اومد جلوش و زانو زد
و خب لنا هم بله و گفتتت🥲
خیلی واسه یونگی و لنا خوشحال بودم به خاستشون رسیدن.
فقط من این وسط عین برگ چغندر ازدواج زوری کردم با این پسره ی نحس ایش (زیرلبوحرصیوکیوت)
یهو جونگکوک ظاهر شد و گفت
جونگکوک:اگه غر غر هاتون تموم شد بریم خونه
ا.ت:باید باهات تو یه جا زندگی کنممم؟(داد و تعجب کیوت)
جونگکوک:آروم تر کر شدم ن پس برو خونه ی عمم
ا.ت:اهه برو زود بیااا
اومد و سوار ماشینش شدم و رفتیم خونمون یا همون خونه ی جونگکوک
جونگکوک:بیا بالا اینم اتاقمون
ا.ت:اتاقمونننننننن؟(دادد)
جونگکوک:اههه دختر کر شدم چتهه
ا.ت:ما باید تو یه اتاق بخوابیممم؟
جونگکوک:نا سلامتی زن و شوهریم
ا.ت:ولی تجاریههه
جونگکوک:ولی به طور رسمی ثبت شده،حوصله بحث باهات و ندارم میرم دوش بگیرم در ضمن یه اتاق کوچولوی مخفی دیگه عم تو کمد دومیه این اتاق واسه توعه خواستی برو تو اون دوش بگیر،اگه ناهار نخوردی به اجوما برو بگو واست درست کنه یه چیزی بخوری و قوانین خونه هم ازش بپرس
ا.ت:باشه
اهه پسره چقدر ور میزد مخم رفت
خب بزار ببینم ....... عرررر چقدر اتاقه کیوتهه خب میرم دوش بگیرممم
۲۰ مین بعد:اخیش راحت شدماا
عه این لباسه چه راحته همین و میپوشم
۵ مین بعد:
ا.ت:اجومااااا،اجوماااا
اجوما:بلهه بلهه چیشدهه کی مردههه
ا.ت:عه ببخشید سلام من ا.ت هستم زن جونگکوک
اجوما: آهان بله ارباب گفت بهم
ا.ت:گفتم میشه واسم یه چیزی درست کنید و قوانینی که اون پسره ی غر غرو میگه و بگین
جونگکوکدرحالیکهموهاشو خشک میکرد گفت
جونگکوک:خودت داری ۲۴ ساعته غر میزنی بعدش به من میگی غر غرو؟
ا.ت:تو چرا همش عین جن ظاهر میشی؟(درحالیکهدستشروقلبشبود)
جونگکوک:مشکل خودته من و نمیبینی
ا.ت:اداشو در آورد
اجوما:دخترم دوکبوکی خوبه؟
ا.ت:آره اجوما دوستش دارمم راستی قوانین چیه؟
ادامهفیکتوکامنتهاینجاجانشد
باهمکاریلیا
ادامهدارد...
شرایط۱۲لایک
۲۶کامنت
۱.۰k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.