تک پارتی
تک پارتی
لینو
وقتی قلدر مدرسه بود ولی بخاطر حسش به حرفت گوش می داد
لینو: که پشت سر من بد گویی میکنی اره
○ولم کن .... مگه ما چه گناهی کردی که تو باید هم مدرسه ایمون بشی ها
ا.ت: لینو ولش کن
لینو: ب ...باشه
ا.ت : دیگه باید چیکار کنم هاااا باید چه گلی به سرم بزنم قلدری نکنی
لینو:اخه .....
ا.ت:اخه نداره اون بدبختا هیچ گناهی نکردن
لینو:.......
○چیه لال مونی گرفتی
■به تو چه بچه پرو لینو بزن داغونش کن
لینو: بسه بچه ها
زمان حال
پسرک با تمام غصه هایی که داشت دوره دبیرستانشو مرور میکرد الان ۳سال گذشته بود و ترم اخر دانشگاه بود همین طوری که لب خند تلخی بر لب داشت گفت
لینو: خدا حافظ ای مجازات کننده عشق
کیفشو برداشت تا از در خارج بشه که صدای جیغ و هورا اونو متعجب کرد معمولا اون ساعت کسی تو کلاس نبود و لینو اخرین نفر بود می رفت بیرون رفت سمت سالن که با دیدن چیزی خشکش زد چیزی که میدید رو باور نمیکرد اون بعد از سه سال برگشته بود ولی لینو می دونست برای دیدن اون نبود پس سریع از اونجا رفت که
ا.ت: برای دیدنت اومدم .... الان داری میری
لینو سرش رو برگردوند وگفت: باید برم که به پای مجازات عشقت نشینم
ا.ت : دیگه مجازاتی وجود نداره من در اختیار توام
لینو: میتونی سال ها عزیز ترینم باشی
ا.ت:چرا که نه
دوسال بعد
به افتخار این زوج عاشق یه دست بلند
دخترک با عشق به مردی که دست در دستش به روی استیج میرفت نگاه کردوگفت:از این شب تو باغبونه گل رز باغچه قلبمی
پسرک هم گفت: این باغبونی که میگی سال هاست برای باز شدن غنچه عشقش منتظره و الان در این شب این گل شکوفا میشه
به دلیل ۵۰ تایی شدنمون♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
لینو
وقتی قلدر مدرسه بود ولی بخاطر حسش به حرفت گوش می داد
لینو: که پشت سر من بد گویی میکنی اره
○ولم کن .... مگه ما چه گناهی کردی که تو باید هم مدرسه ایمون بشی ها
ا.ت: لینو ولش کن
لینو: ب ...باشه
ا.ت : دیگه باید چیکار کنم هاااا باید چه گلی به سرم بزنم قلدری نکنی
لینو:اخه .....
ا.ت:اخه نداره اون بدبختا هیچ گناهی نکردن
لینو:.......
○چیه لال مونی گرفتی
■به تو چه بچه پرو لینو بزن داغونش کن
لینو: بسه بچه ها
زمان حال
پسرک با تمام غصه هایی که داشت دوره دبیرستانشو مرور میکرد الان ۳سال گذشته بود و ترم اخر دانشگاه بود همین طوری که لب خند تلخی بر لب داشت گفت
لینو: خدا حافظ ای مجازات کننده عشق
کیفشو برداشت تا از در خارج بشه که صدای جیغ و هورا اونو متعجب کرد معمولا اون ساعت کسی تو کلاس نبود و لینو اخرین نفر بود می رفت بیرون رفت سمت سالن که با دیدن چیزی خشکش زد چیزی که میدید رو باور نمیکرد اون بعد از سه سال برگشته بود ولی لینو می دونست برای دیدن اون نبود پس سریع از اونجا رفت که
ا.ت: برای دیدنت اومدم .... الان داری میری
لینو سرش رو برگردوند وگفت: باید برم که به پای مجازات عشقت نشینم
ا.ت : دیگه مجازاتی وجود نداره من در اختیار توام
لینو: میتونی سال ها عزیز ترینم باشی
ا.ت:چرا که نه
دوسال بعد
به افتخار این زوج عاشق یه دست بلند
دخترک با عشق به مردی که دست در دستش به روی استیج میرفت نگاه کردوگفت:از این شب تو باغبونه گل رز باغچه قلبمی
پسرک هم گفت: این باغبونی که میگی سال هاست برای باز شدن غنچه عشقش منتظره و الان در این شب این گل شکوفا میشه
به دلیل ۵۰ تایی شدنمون♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
۲.۳k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.