وقتی دوست داشت .......
ویو کوک
از خواب بیدار شودم رفتم یه دوش 20 مینی گرفتم کت و شلوارمو پوشیدم رفتم پایین تا صبحانه بخورم
اجوما =
کوک-
= سلام پسرم بیا صبحانه بخور
- سلام اجوما ممنون
فلش به بعد صبحانه
ویو کوک
سوار ماشینم شودم رفتم به شرکت جلسه داشتم جلسه ام تموم شد
امروز قرار بود ا/ت رو دعوت کنم یه جایی پس بهش پیام دادم
راووی (بچه ها کوک از ا/ت خوشش میاد ولی ا/ت از کوک خ.شش نم ی یاد و تهیونگو دوست داره)
ویو ا/ت
پاشودم اماده شودم برم دانشگاه
یه دوش بیست مینی گرفتم صبحانه خوردم امده شودم و رفتم
رسیدم دانشگاه
هم زمان با من یونا دوست صمیمی هک اومده همو بغل کردیم و به سمت کلاس رفتیم
سر کاس بودیم که یهو تهیونگ اومد و از استاد معذرت خواهی کرد و رفت نشست
کلاس تموم شد و وقت ناهار بود که یهو یه پیام ناشناس اومد
نوشته بود = امروز ساعت 7:30 بیا به این ادرس
و یه پیام دیگه هم اموه که نوشته بود جونگوکم
ادامه دارد .........////////////
از خواب بیدار شودم رفتم یه دوش 20 مینی گرفتم کت و شلوارمو پوشیدم رفتم پایین تا صبحانه بخورم
اجوما =
کوک-
= سلام پسرم بیا صبحانه بخور
- سلام اجوما ممنون
فلش به بعد صبحانه
ویو کوک
سوار ماشینم شودم رفتم به شرکت جلسه داشتم جلسه ام تموم شد
امروز قرار بود ا/ت رو دعوت کنم یه جایی پس بهش پیام دادم
راووی (بچه ها کوک از ا/ت خوشش میاد ولی ا/ت از کوک خ.شش نم ی یاد و تهیونگو دوست داره)
ویو ا/ت
پاشودم اماده شودم برم دانشگاه
یه دوش بیست مینی گرفتم صبحانه خوردم امده شودم و رفتم
رسیدم دانشگاه
هم زمان با من یونا دوست صمیمی هک اومده همو بغل کردیم و به سمت کلاس رفتیم
سر کاس بودیم که یهو تهیونگ اومد و از استاد معذرت خواهی کرد و رفت نشست
کلاس تموم شد و وقت ناهار بود که یهو یه پیام ناشناس اومد
نوشته بود = امروز ساعت 7:30 بیا به این ادرس
و یه پیام دیگه هم اموه که نوشته بود جونگوکم
ادامه دارد .........////////////
۱۱.۳k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.