مرا خیالِ تو، خود بی خیالِ عالم کرد
مرا خیالِ تو، خود بی خیالِ عالم کرد
همان خیال تو ما را دچار این غم کرد
هزار بوسه برایم به ارمغان آرند
به چشم مستِ تو حاشا ارادتم کم کرد
چه “بارها “که نهادی به فتنه بر دوشم
تو شاد رفته و این بار ، پشتِ ما خم کرد
به حیرتم زچه حَوّای من هوایی شد
بَری زِ عالم و آدم، هوای آدم کرد؟!
به عنکبوتِ نیازش، مبر دلی طارق
دلم ببُرده و دیدم که پُر ز ماتم کرد
مرا خیالِ تو، خود بی خیالِ عالم کرد
همان خیال تو ما را دچار این غم کرد
هزار بوسه برایم به ارمغان آرند
به چشم مستِ تو حاشا ارادتم کم کرد
چه “بارها “که نهادی به فتنه بر دوشم
تو شاد رفته و این بار ، پشتِ ما خم کرد
به حیرتم زچه حَوّای من هوایی شد
بَری زِ عالم و آدم، هوای آدم کرد؟!
به عنکبوتِ نیازش، مبر دلی طارق
دلم ببُرده و دیدم که پُر ز ماتم کرد
۱.۵k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.