پارت گزارش شده (مهم).
پارت گزارش شده (مهم).
عشق مافیایی
پارت ۳
ا/ت : چی میگی؟ فک کردی میز.... ( مستی)
جونکوک نذاشت حرف بزنه و براید بغلش کرد و سوار ماشین شدن. ا/ت هنوز مست بودو نمیدونست کجاست با کیه و.....
جونکوک : ( تو ذهنش) : چه رونایه سفیدی داره نباید تحریک شم.
جونکوک نتونست جلوی خودشو بگیره و دستشو مستقیم به سمت رونای ا/ت برد و میمالوند.
ا/ت : یهو دست جونکوکو رو پاهام دیدم.
سعی کردم دستشو بردارم ولی اونقدر سفت گرفته بود که هیچ جوره ممکن نبود بتونم بردارم
جونکوک : رسیدیم
ا/ت : حا؟ اینجا کجاس؟! اینجا خونه ی من نیست
جونکوک بدون هیچ حرفی ا/تو برآید بغل کردو برد تو خونه.
جونکوک : ا/ت داشت کم کم از مستی درمیومد و وقته به فاک رفتنشه.
(اسمات)
.
. (ا/ت: _ جونکوک : +)
.
گردن ات رو گرفت و برد نزدیک صورتش و با صدای بم گف
+بیب فقط برام ناله کن
_(توی شکه)
راوی:کوک لبش رو گذاشت روی لبای ات و سه تا مک محکم و عمیق ازش گرفت ، بعد ات رو کوک کرد و در راه رفتن به اتاق دو تا اسپنک به باسنش زد
رسیدن به اتاق و کوک ات پرت کرد رو تخت
_اییی
+هیس!
کوک روش خیمه زد و مارک های دردناک روی شونش گذاشت
_اه
کوک بیشتر تحریک شد و لباسش رو پاره کرد
+واو چه بدنی داری
_کوک بسه داری....
کوک صبر نکرد و با یه دستش سینه ی ات رو گرفت و دست دیگش رو برد زیر شورت ات و براش مالوند(اینا چیه من مینویسم)
_اهههههه....اهههه
کوک شورتش رو در اورد و بدون صبر کرد توش و بعد چند ضربه ی محکم ارضا شد و توی ات خالی کرد
_کوک
+هوم
_پارع شدم
کوک اروم لب ات رو بوسید
_یکم دل درد دارم
ادامه دارد......
شرطا 9 تا لایک و
2 تا کامنت
حمایت کنیدددد 💞✨
عشق مافیایی
پارت ۳
ا/ت : چی میگی؟ فک کردی میز.... ( مستی)
جونکوک نذاشت حرف بزنه و براید بغلش کرد و سوار ماشین شدن. ا/ت هنوز مست بودو نمیدونست کجاست با کیه و.....
جونکوک : ( تو ذهنش) : چه رونایه سفیدی داره نباید تحریک شم.
جونکوک نتونست جلوی خودشو بگیره و دستشو مستقیم به سمت رونای ا/ت برد و میمالوند.
ا/ت : یهو دست جونکوکو رو پاهام دیدم.
سعی کردم دستشو بردارم ولی اونقدر سفت گرفته بود که هیچ جوره ممکن نبود بتونم بردارم
جونکوک : رسیدیم
ا/ت : حا؟ اینجا کجاس؟! اینجا خونه ی من نیست
جونکوک بدون هیچ حرفی ا/تو برآید بغل کردو برد تو خونه.
جونکوک : ا/ت داشت کم کم از مستی درمیومد و وقته به فاک رفتنشه.
(اسمات)
.
. (ا/ت: _ جونکوک : +)
.
گردن ات رو گرفت و برد نزدیک صورتش و با صدای بم گف
+بیب فقط برام ناله کن
_(توی شکه)
راوی:کوک لبش رو گذاشت روی لبای ات و سه تا مک محکم و عمیق ازش گرفت ، بعد ات رو کوک کرد و در راه رفتن به اتاق دو تا اسپنک به باسنش زد
رسیدن به اتاق و کوک ات پرت کرد رو تخت
_اییی
+هیس!
کوک روش خیمه زد و مارک های دردناک روی شونش گذاشت
_اه
کوک بیشتر تحریک شد و لباسش رو پاره کرد
+واو چه بدنی داری
_کوک بسه داری....
کوک صبر نکرد و با یه دستش سینه ی ات رو گرفت و دست دیگش رو برد زیر شورت ات و براش مالوند(اینا چیه من مینویسم)
_اهههههه....اهههه
کوک شورتش رو در اورد و بدون صبر کرد توش و بعد چند ضربه ی محکم ارضا شد و توی ات خالی کرد
_کوک
+هوم
_پارع شدم
کوک اروم لب ات رو بوسید
_یکم دل درد دارم
ادامه دارد......
شرطا 9 تا لایک و
2 تا کامنت
حمایت کنیدددد 💞✨
۱۲.۳k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.