P.14

P.14
مافیای سرد」
Hary And Jong Kook
♤Faik ♧
🂡🂢 the gambler🂣🂤

(هاری، کوک. آجوما.. جوهی،، الکس،. خدمتکارا & )
جوهی ویو
هی الکس منو اورد یه جای تاریک اولین باره که اومدم اینجا همه چیز اوکی بود یهو دیدم در باز شد و الکس با دوتا دختر دیگه وارد اتاق شد و گفت
.، هوی جوهی اینم هرزه های جدید او ببخشید منظورم دوستای جدیدِ
،، کفاصت منو بیار بیرون
.، اگر به فروش بری میتونی بیرون هم بری
،، منظورت چیه
.، ببین تو اینجا مثل یک وسیله یا خوراکیِ توی مغازه ها به فروش میری
،، حالا کی منو میخره
.، ببین توی مغازه ها خوراکی ها یا وسایل ها نمیدونن که کی اونهارو میخره
، ، منو مافیا میخره
.، نه
،، پس کی؟!
.، عمم
،، خر
.، اگه اینه می خوای تو جیبم هست که خودتو ببینی و با خودت مثل دیوونه ها حرف بزنی