شوگا:مواد لازمشو دارین؟
شوگا:مواد لازمشو دارین؟
ا.ت:اره ولی ادم برای درست کردنش نداریم
شوگا: من درست میکنم
ا.ت:تو؟بلدی؟
شوگا:هنوز دست کم گرفتیم
شوگا:برو بشین تا درست کنم
ا.ت: خیله خب
رفتم رو صندلی جلوی اپن نشستم
به شوگا نگاه میکردم خیلی حرفه ای کارشو میکرد
___________
بشقابو جلوم گذاشت
ا.ت:وایی چه بویی داره
شوگا: امتحانش کن
ات:حتما تو هم بیا بشین
نشست جلوم منتظر بود تا شروع کنم
چاپستیکو برداشتم یکیشونو گذاشتم تو دهنم جلوی دهنمو گرفتم
ا.ت:این واقعا عالیه
شوگا:واقعا خوشت اومد؟
ات:عاشقش شدم
ا.ت:ببینم توش چی ریختی مزش تند شده؟
شوگا:به نظرت چی میتونم بریزم؟
ا.ت:اهان فلفل
ا.ت:ببخشید یکم هول شدم
ا.ت:من واقعا غذاهای تندو دوست دارم
ا.ت:تو چه غذایی رو دوست داری؟
شوگا: کیمچی
ا.ت:چه میوه ای؟
شوگا:نارنگی
خندم گرفت
شوگا:یااا چیش خنده داره(گایز کره ایا بخوان بگن هی میگن یا)
ا.ت:واقعا نارنگی دوست داری؟
شوگا:اوهوم تو چی؟
ا.ت:توت فرنگی
شوگا:اها خوبه
غذامونو خوردیم
ا.ت:میگم دیگه چه کاراییو بلدی که کسی نمیدونه
شوگا:خب باید بهت گفته باشم
شوگا:پیانو میزنم
ا.ت:یعنی میتونی کار کنی باهاش؟
شوگا:اوهوم
ا.ت:من یه پیانو قدیمی دارم تو اتاق قبلیمه میتونی برام بزنی خیلی دلم میخواد گوش کنم
شوگا:حتما
ا.ت:پس بریم
رفتیم تو اتاق قبلیم خیلی وقت بود نیومده بودم
ا.ت:اینه
شوگا: میتونم بشینم
ا.ت:اوهوم
نشست روی چهار پایش دستاشو به رقص دراورد خیلی قشنگو هماهنگ پیانو رو میزد خیلی ارام بخش بود
*تموم شد*
ا.ت:خیلی قشنگ بود لذت بردم
شوگا: این ماله کیه خیلی قدیمه تاحلا همچین پیانویی ندیدم
ا.ت:از بابام پرسیدم ماله پدر بزرگن بود وقتی اتاقمو عوض کردم اینو گذاشتن اینجا
شوگا:اها
ب ا.ت:بچه ها!اینجا چیکار میکنین؟
ا.ت:بابا؟هیچی فقط شوگا داشت یکم برام پیانو میزد
ب ات:جدا؟پیانو هم میزنی؟
شوگا:بله* :)
ب ا.ت:افرین پسرم لذت بردم
ا.ت:شنیدین؟
ب ا.ت:اوهوم
ب ات: ا.ت!میتونم با داماد ایندم صحبت کنم؟
ا.ت:بله؟
یه نگاه به شوگا کردم انگار بهم میگفت که نگران نباشم
ات:بله حتما
رفتم بیرون
چی میخواد بگه؟
ویو شوگا
ترسیده بودم ا.ت رفت بیرون
بچها خواهشن یکم امید بدین بهم...
ا.ت:اره ولی ادم برای درست کردنش نداریم
شوگا: من درست میکنم
ا.ت:تو؟بلدی؟
شوگا:هنوز دست کم گرفتیم
شوگا:برو بشین تا درست کنم
ا.ت: خیله خب
رفتم رو صندلی جلوی اپن نشستم
به شوگا نگاه میکردم خیلی حرفه ای کارشو میکرد
___________
بشقابو جلوم گذاشت
ا.ت:وایی چه بویی داره
شوگا: امتحانش کن
ات:حتما تو هم بیا بشین
نشست جلوم منتظر بود تا شروع کنم
چاپستیکو برداشتم یکیشونو گذاشتم تو دهنم جلوی دهنمو گرفتم
ا.ت:این واقعا عالیه
شوگا:واقعا خوشت اومد؟
ات:عاشقش شدم
ا.ت:ببینم توش چی ریختی مزش تند شده؟
شوگا:به نظرت چی میتونم بریزم؟
ا.ت:اهان فلفل
ا.ت:ببخشید یکم هول شدم
ا.ت:من واقعا غذاهای تندو دوست دارم
ا.ت:تو چه غذایی رو دوست داری؟
شوگا: کیمچی
ا.ت:چه میوه ای؟
شوگا:نارنگی
خندم گرفت
شوگا:یااا چیش خنده داره(گایز کره ایا بخوان بگن هی میگن یا)
ا.ت:واقعا نارنگی دوست داری؟
شوگا:اوهوم تو چی؟
ا.ت:توت فرنگی
شوگا:اها خوبه
غذامونو خوردیم
ا.ت:میگم دیگه چه کاراییو بلدی که کسی نمیدونه
شوگا:خب باید بهت گفته باشم
شوگا:پیانو میزنم
ا.ت:یعنی میتونی کار کنی باهاش؟
شوگا:اوهوم
ا.ت:من یه پیانو قدیمی دارم تو اتاق قبلیمه میتونی برام بزنی خیلی دلم میخواد گوش کنم
شوگا:حتما
ا.ت:پس بریم
رفتیم تو اتاق قبلیم خیلی وقت بود نیومده بودم
ا.ت:اینه
شوگا: میتونم بشینم
ا.ت:اوهوم
نشست روی چهار پایش دستاشو به رقص دراورد خیلی قشنگو هماهنگ پیانو رو میزد خیلی ارام بخش بود
*تموم شد*
ا.ت:خیلی قشنگ بود لذت بردم
شوگا: این ماله کیه خیلی قدیمه تاحلا همچین پیانویی ندیدم
ا.ت:از بابام پرسیدم ماله پدر بزرگن بود وقتی اتاقمو عوض کردم اینو گذاشتن اینجا
شوگا:اها
ب ا.ت:بچه ها!اینجا چیکار میکنین؟
ا.ت:بابا؟هیچی فقط شوگا داشت یکم برام پیانو میزد
ب ات:جدا؟پیانو هم میزنی؟
شوگا:بله* :)
ب ا.ت:افرین پسرم لذت بردم
ا.ت:شنیدین؟
ب ا.ت:اوهوم
ب ات: ا.ت!میتونم با داماد ایندم صحبت کنم؟
ا.ت:بله؟
یه نگاه به شوگا کردم انگار بهم میگفت که نگران نباشم
ات:بله حتما
رفتم بیرون
چی میخواد بگه؟
ویو شوگا
ترسیده بودم ا.ت رفت بیرون
بچها خواهشن یکم امید بدین بهم...
۳.۰k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.