memory date part 1
مجری:سلاام چطورین
صبا:سلام
سمی:ممنون
مجری:مایل به معرفی⭐
صبا :کی بگه اول
سمی:اول شما بگو
صبا:ممنون.....من صبا هستم .بهم میگن اس ار.مدیر کمپانی ورنا.مدتیه که به دلیل یه سری مشکلات کمپانی رو متوقف کردم...
سمی:خب من کارن هستم به نیم سمی منو بیشتر میشناسن.خیلی وقته توی صنعت موسیقی آنلاینم و الان یه کمپانی توی ویپاپ دارم
مجری:یه سوال جسارتا بپرسم💳🥃
سمی:بفرمایید
صبا:حتما
مجری:شما دو نفر تو رابطه هستین؟
سمی:نه حقیقتشو بخوای.دوستمه
صبا:اره دوستیم
مجری:قرار بود تو رابطه باشین؟🤔
سمی:بله..
صبا:آره ولی کنسل شد
مجری:چطور باهم آشنا شدین؟
صبا:تو بگو
سمی:باشه.طبق چیزایی که تو دفترچه خاطراتم نوشتم..ما تو تیپاپ توی سایت تستچی البته من به مدیر کمپانی پیام داده بودم چون صبا مدیر نبود و الانم نیست صبا موسس کمپانیه.ببخشید من خیلی جزئیات رو به خاطر ندارم به اون صورت چون یه چند وقتیه یه مشکلی برام پیش اومده اگه کم گفتم باز ببخشید.ولی اینطوری که من تقریبا مطیع اون بودم و همه میترسیدن ازش.منم همینطور اولین باری که از نزدیک همو دیدیم .کافه ی دیدار بود فکر میکنم..تهران... دقیقا یادم نیست سر چی ولی وقتی منو دید.هیچ وقت یادم نمیره که ..باهم دعوامون شد..و اره بقیشو نگم منطقی تره
مجری:یعنی وقتی دیدید همو
صبا:آره من ازش عصبی بودم که چرا کامبکشو به موقع نفرستاده برام
😹
سمی:پس اینطوری دیگه
مجری:کی اول پیشنهاد داد دوست بشین
سمی:نمیدونم
صبا:کارن.بهم گفتش که دنبال کار میگرده و من بهش انتشارات رو پیشنهاد دادم و خب دوست شدیم
سمی:......یادم نبود
مجری: خب سوال بعدی:آیا باهم کاپل شدین تاحالا؟
سمی:فکر میکنم بله
مجری:چه مدت
صبا:حدود..1 هفته؟
سمی:خیلی کم..
مجری:چی شد که تصمیم گرفتین کاپل بشین
سمی:یه تصاویر محوی یادمه....اینطوری که حس میکردم با اون احساس کامل بودن میکنم
صبا:من قبول کردم چون فکر میکردم این میتونه به حال روحیم کمک کنه
مجری:تو همون مدت یه هفته چقدر قهر و آشتی داشتین؟💔
صبا:خیلی.خیلی دعوا میکردیم اکثر دعوا هارم من شروع میکردم چون رفتارم تند بود اون موقع ها
مجری:چرا کات کردین
سمی:فکر کنم هردو اذیت میشدیم و میترسیدیم دوباره اتفاقاتی که قبلا برامون افتاده تکرار بشه.چون نمیدونم میدونین یا نه ولی من کاپ داشتم .احساس میکنم همین دیروز بود..واقعا همین دیروز بود
صبا:منم کاپ داشتم...خیلی جدی بودیم
مجری:چجوری بعد 1 هفته کات کردین؟
صبا:برگشتم گفتم خیلی رو اعصابم راه میری حالم داره ازت بهم میخوره یه مدت دور و برم نباش👋🏻
سمی:حرفی ندارم...
صبا:سلام
سمی:ممنون
مجری:مایل به معرفی⭐
صبا :کی بگه اول
سمی:اول شما بگو
صبا:ممنون.....من صبا هستم .بهم میگن اس ار.مدیر کمپانی ورنا.مدتیه که به دلیل یه سری مشکلات کمپانی رو متوقف کردم...
سمی:خب من کارن هستم به نیم سمی منو بیشتر میشناسن.خیلی وقته توی صنعت موسیقی آنلاینم و الان یه کمپانی توی ویپاپ دارم
مجری:یه سوال جسارتا بپرسم💳🥃
سمی:بفرمایید
صبا:حتما
مجری:شما دو نفر تو رابطه هستین؟
سمی:نه حقیقتشو بخوای.دوستمه
صبا:اره دوستیم
مجری:قرار بود تو رابطه باشین؟🤔
سمی:بله..
صبا:آره ولی کنسل شد
مجری:چطور باهم آشنا شدین؟
صبا:تو بگو
سمی:باشه.طبق چیزایی که تو دفترچه خاطراتم نوشتم..ما تو تیپاپ توی سایت تستچی البته من به مدیر کمپانی پیام داده بودم چون صبا مدیر نبود و الانم نیست صبا موسس کمپانیه.ببخشید من خیلی جزئیات رو به خاطر ندارم به اون صورت چون یه چند وقتیه یه مشکلی برام پیش اومده اگه کم گفتم باز ببخشید.ولی اینطوری که من تقریبا مطیع اون بودم و همه میترسیدن ازش.منم همینطور اولین باری که از نزدیک همو دیدیم .کافه ی دیدار بود فکر میکنم..تهران... دقیقا یادم نیست سر چی ولی وقتی منو دید.هیچ وقت یادم نمیره که ..باهم دعوامون شد..و اره بقیشو نگم منطقی تره
مجری:یعنی وقتی دیدید همو
صبا:آره من ازش عصبی بودم که چرا کامبکشو به موقع نفرستاده برام
😹
سمی:پس اینطوری دیگه
مجری:کی اول پیشنهاد داد دوست بشین
سمی:نمیدونم
صبا:کارن.بهم گفتش که دنبال کار میگرده و من بهش انتشارات رو پیشنهاد دادم و خب دوست شدیم
سمی:......یادم نبود
مجری: خب سوال بعدی:آیا باهم کاپل شدین تاحالا؟
سمی:فکر میکنم بله
مجری:چه مدت
صبا:حدود..1 هفته؟
سمی:خیلی کم..
مجری:چی شد که تصمیم گرفتین کاپل بشین
سمی:یه تصاویر محوی یادمه....اینطوری که حس میکردم با اون احساس کامل بودن میکنم
صبا:من قبول کردم چون فکر میکردم این میتونه به حال روحیم کمک کنه
مجری:تو همون مدت یه هفته چقدر قهر و آشتی داشتین؟💔
صبا:خیلی.خیلی دعوا میکردیم اکثر دعوا هارم من شروع میکردم چون رفتارم تند بود اون موقع ها
مجری:چرا کات کردین
سمی:فکر کنم هردو اذیت میشدیم و میترسیدیم دوباره اتفاقاتی که قبلا برامون افتاده تکرار بشه.چون نمیدونم میدونین یا نه ولی من کاپ داشتم .احساس میکنم همین دیروز بود..واقعا همین دیروز بود
صبا:منم کاپ داشتم...خیلی جدی بودیم
مجری:چجوری بعد 1 هفته کات کردین؟
صبا:برگشتم گفتم خیلی رو اعصابم راه میری حالم داره ازت بهم میخوره یه مدت دور و برم نباش👋🏻
سمی:حرفی ندارم...
۴.۱k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.