عشقه دردسرساز p⁴⁰
عشقه دردسرساز p⁴⁰
هان: واقعا برام عجیبه که هر سه اونم یه حس نسبت بهش دارین... میتونم بپرسم از کی؟ ~من... من همون روز اولی که دیدمش همون لحظه ای که کیوت طور خودشو معرفی کرد چان: منم برای اولین بار که دیدمش حیاط بودیم بعد که اومدم پیشتون خودمو معرفی کردم یادته؟ هان: هوم چان: همون روز بود... لینو: خب من اگه بخوام بگم مربوط میشه به اون روزی که با هیونجین برا اولین بار اومدیم خونش و از اونجا شروع شد... هان: طبق چیزایی که گفتین و چیزایی که خودم میدونم متوجه یسری چیزا شدم چان: خب؟ هان: اول هیونجین بوده بعد چان بعد لینو که بهش علاقه مند شدن اما از نظر موفقیت لینو بوده و نسبت راحتی بینتون هم با چان راحت تره همین لینو: تو باید کارآگاه میشدی و بعد خندید هان: هه هه رو آب بخند و به دلیل اینکه گوشیشو با خودش نبرده اصلا نمیتونیم باهاش حرف بزنیم
فلیکس.
داشتم گریه میکردم که دستی رو شونم حس کردم اولش ترسیدم ولی وقتی سرمو بالا آوردم از چیزی که دیدم تعجب کردم
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
هان: واقعا برام عجیبه که هر سه اونم یه حس نسبت بهش دارین... میتونم بپرسم از کی؟ ~من... من همون روز اولی که دیدمش همون لحظه ای که کیوت طور خودشو معرفی کرد چان: منم برای اولین بار که دیدمش حیاط بودیم بعد که اومدم پیشتون خودمو معرفی کردم یادته؟ هان: هوم چان: همون روز بود... لینو: خب من اگه بخوام بگم مربوط میشه به اون روزی که با هیونجین برا اولین بار اومدیم خونش و از اونجا شروع شد... هان: طبق چیزایی که گفتین و چیزایی که خودم میدونم متوجه یسری چیزا شدم چان: خب؟ هان: اول هیونجین بوده بعد چان بعد لینو که بهش علاقه مند شدن اما از نظر موفقیت لینو بوده و نسبت راحتی بینتون هم با چان راحت تره همین لینو: تو باید کارآگاه میشدی و بعد خندید هان: هه هه رو آب بخند و به دلیل اینکه گوشیشو با خودش نبرده اصلا نمیتونیم باهاش حرف بزنیم
فلیکس.
داشتم گریه میکردم که دستی رو شونم حس کردم اولش ترسیدم ولی وقتی سرمو بالا آوردم از چیزی که دیدم تعجب کردم
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
۲.۲k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.