سناریو
وقتی دوست دخترشونی و تنها چیزی که یادگار مادرشون بود رو میکشونی(مافیان){درخواستی}
جین:(نشسته بود جلوت و هی به تو و به تیکه های خورد شده اون گلدون نگاه میکرد)
ا.ت:جی….
جین:(نزاشت حرف بزنی)تو میدونی من چقدر روی این حساس بودم اره(داد)میدونی یا نه؟(داد)
ا.ت:من.هق..معذرت هقهق میخوام ببخشید
جین:تا ی کاری باهات نکردم تا چشم مو باز میکنم جلو چشمم نباش
_________________________________
شوگا:خودت بگو چیکارت کنم(عصبی)
ا.ت:هرکاری مافیاها چیکار میکنن؟مثلا منو بزنی یا هرکاری(بغض)
شوگا:(ام ام خودتون میدونین دیگه)
__________________________________
جیهوپ:(اخه آدم عاقل این مافیا باش خوب قبول خشنم باشششششه ارههه اما خوب باش)باش پس بخورش(عصبی)(منحرف)
ا.ت:تو که میدونی من از این غذا بدم میاد
جیهوپ:اره تنبیهته اینه
__________________________________
نامجون:(ی سیلی بهت میزنه)گمشو برو تو اتاقت صدات در نمیاد که من میدونم با تو(داد)
__________________________________
جیمین:(بهت ی سیلی وحشتناک میزنه که از شدتش میوفتی زمین)اینو یادت باشه(عصبی)
ا.ت:آیی سرم(گریه)(از سرت یذره خون میاد)
جیمین:مسخره بازیتو جمع کن(عصبی)
ا.ت:منکه معذرت خواهی هق..کردم..هق
جیمین:(اروم میاد پیشت)هیچوقت دست به وسایلم نزن(عصبی)(خونسرد)
____________________________________
تهیونگ:(حسابی دعوا کردین کار به کتک کاری کشید رفت بیرون از عمارت و رفتی تیکه های خورد شده گلدون برداشتی دستات به هر چسبی حساسیت داست و نمیتونی با دستکشم انجام بدی با دستات گلدون درست کردی و دستات بشدت سوخت)
ا.ت:اینم تموم شد
تهیونگ:من ده بار بهت گفتم با چسب کار نکن(عصبی)
ا.ت:میخواستم درستش کنم
تهیونگ:لازم نکرده(سرد)
___________________________________
کوک:(با خط کش خیلی اروم میزنه رو دستت)برو فقط
درخواستی قبول میشه
ببخشید اگر بد بود
جین:(نشسته بود جلوت و هی به تو و به تیکه های خورد شده اون گلدون نگاه میکرد)
ا.ت:جی….
جین:(نزاشت حرف بزنی)تو میدونی من چقدر روی این حساس بودم اره(داد)میدونی یا نه؟(داد)
ا.ت:من.هق..معذرت هقهق میخوام ببخشید
جین:تا ی کاری باهات نکردم تا چشم مو باز میکنم جلو چشمم نباش
_________________________________
شوگا:خودت بگو چیکارت کنم(عصبی)
ا.ت:هرکاری مافیاها چیکار میکنن؟مثلا منو بزنی یا هرکاری(بغض)
شوگا:(ام ام خودتون میدونین دیگه)
__________________________________
جیهوپ:(اخه آدم عاقل این مافیا باش خوب قبول خشنم باشششششه ارههه اما خوب باش)باش پس بخورش(عصبی)(منحرف)
ا.ت:تو که میدونی من از این غذا بدم میاد
جیهوپ:اره تنبیهته اینه
__________________________________
نامجون:(ی سیلی بهت میزنه)گمشو برو تو اتاقت صدات در نمیاد که من میدونم با تو(داد)
__________________________________
جیمین:(بهت ی سیلی وحشتناک میزنه که از شدتش میوفتی زمین)اینو یادت باشه(عصبی)
ا.ت:آیی سرم(گریه)(از سرت یذره خون میاد)
جیمین:مسخره بازیتو جمع کن(عصبی)
ا.ت:منکه معذرت خواهی هق..کردم..هق
جیمین:(اروم میاد پیشت)هیچوقت دست به وسایلم نزن(عصبی)(خونسرد)
____________________________________
تهیونگ:(حسابی دعوا کردین کار به کتک کاری کشید رفت بیرون از عمارت و رفتی تیکه های خورد شده گلدون برداشتی دستات به هر چسبی حساسیت داست و نمیتونی با دستکشم انجام بدی با دستات گلدون درست کردی و دستات بشدت سوخت)
ا.ت:اینم تموم شد
تهیونگ:من ده بار بهت گفتم با چسب کار نکن(عصبی)
ا.ت:میخواستم درستش کنم
تهیونگ:لازم نکرده(سرد)
___________________________________
کوک:(با خط کش خیلی اروم میزنه رو دستت)برو فقط
درخواستی قبول میشه
ببخشید اگر بد بود
۵.۰k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.