سماریو اچ پی
وقتی معلم جدیدشون تو هاگوارتز وسط سال میشیم و اونا اول مسخرمون میکنن که یه دختر نمی تونه بهمون آموزش جنگ بده و بعدش وقتی میبینن در مقابل یه حادثه ی مرگبار ازشون دفاع کردیم و صدمه دیدیم ری اکشنشون:
درخواستی طولانی*
هری: ناراحت میشه و باخودش میگه چرا اینکارو انجام دادی وقتی زخمت خوب میشه ازت معدرت خواهی میکنه
ریگولوس: با دسته گل میاد ب اتاقت و گل ها رو بو میده ک ازت میخواد ببخشیش البته بعض هم میکنه قشنگ از صداش میشه فهمید و میگه: ت.. خیلی شجاع و قوی تر .. از پسرایی
دریکو /متیو/تئو: اینا چون یجور رفتار میکنن ت ی دسته گذاشتم
وقتی دیدن آسیب دیدی عصبانی میشن و انتقام میگیرن ولی بعدا از حرفشون پشیمون میشن اما بیشتر از این ناراحت و عصبی هستن ک چرا خودتو بخاطر اونا ب خطر انداختی
لورنزو: برای بخشش ب بیرون دعوتت میکنه و ایری راحت بات درد و دل میکنه ک نمیدونسته و اینا
میگه: میدونم کارم گستاخانه بود ولی ازت میخوام منو ببخش
تام: ایشون بخاطر حاصل معجون عشق بودن نمیتونه عشق رو حس کنه پس فداکاری رو هم حس نمیکنه
حمایت؟؟
درخواستی طولانی*
هری: ناراحت میشه و باخودش میگه چرا اینکارو انجام دادی وقتی زخمت خوب میشه ازت معدرت خواهی میکنه
ریگولوس: با دسته گل میاد ب اتاقت و گل ها رو بو میده ک ازت میخواد ببخشیش البته بعض هم میکنه قشنگ از صداش میشه فهمید و میگه: ت.. خیلی شجاع و قوی تر .. از پسرایی
دریکو /متیو/تئو: اینا چون یجور رفتار میکنن ت ی دسته گذاشتم
وقتی دیدن آسیب دیدی عصبانی میشن و انتقام میگیرن ولی بعدا از حرفشون پشیمون میشن اما بیشتر از این ناراحت و عصبی هستن ک چرا خودتو بخاطر اونا ب خطر انداختی
لورنزو: برای بخشش ب بیرون دعوتت میکنه و ایری راحت بات درد و دل میکنه ک نمیدونسته و اینا
میگه: میدونم کارم گستاخانه بود ولی ازت میخوام منو ببخش
تام: ایشون بخاطر حاصل معجون عشق بودن نمیتونه عشق رو حس کنه پس فداکاری رو هم حس نمیکنه
حمایت؟؟
۷.۲k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.