پارت 21=
پارت 21=
(اسلاید 2 لباس های ک.م)
(اسلاید 3.4.5 لوازم ک.م)
(اسلاید 6 کیف ک.م)
(اسلاید 7و8 راهرو و اتاق مخفی خونه اسنیپ)
ویو کلارا: لباس هام رو پوشیدم و به سمت میز رفتم و کنار کشیدمش و در راهرو باز شد به سمت تاریکی که اونجا رو فرا گرفته بود رفتم و یکی از سه شمعی که همراه داشتم و روشن کردم و به راه افتادم...
بعد از مدت کمی حدودا 15 دقیقه میشد که روزنه نوری نمایان شد و اروم به سمتش رفتم...
وقتی رسیدم دوباره اون قفس توجه ام رو جلب کرد نگاهی به اطراف انداختم و از پله ها به پایین رفتم و به دور قفس چرخیدم تا اینکه در نقطه ای ایستادم و متوجه شدم گوشه ای از پارچه سفیدی که دورتادور قفس رو پوشیده بود به وسیله باد تکان میخورد و قسمتی از قفس رو کمی نشان می داد، شمع رو جلوی خودم گرفتم و با دستم پارچه رو کنار زدم و...
(اسلاید 2 لباس های ک.م)
(اسلاید 3.4.5 لوازم ک.م)
(اسلاید 6 کیف ک.م)
(اسلاید 7و8 راهرو و اتاق مخفی خونه اسنیپ)
ویو کلارا: لباس هام رو پوشیدم و به سمت میز رفتم و کنار کشیدمش و در راهرو باز شد به سمت تاریکی که اونجا رو فرا گرفته بود رفتم و یکی از سه شمعی که همراه داشتم و روشن کردم و به راه افتادم...
بعد از مدت کمی حدودا 15 دقیقه میشد که روزنه نوری نمایان شد و اروم به سمتش رفتم...
وقتی رسیدم دوباره اون قفس توجه ام رو جلب کرد نگاهی به اطراف انداختم و از پله ها به پایین رفتم و به دور قفس چرخیدم تا اینکه در نقطه ای ایستادم و متوجه شدم گوشه ای از پارچه سفیدی که دورتادور قفس رو پوشیده بود به وسیله باد تکان میخورد و قسمتی از قفس رو کمی نشان می داد، شمع رو جلوی خودم گرفتم و با دستم پارچه رو کنار زدم و...
۶.۱k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.