Part 4
Part 4
*ویو نویسنده*
پسرا غذاشونو خوردن و یکم باهم بازی کردن... کوک داشت بوکس تمرین میکرد، جین و نامجون هم داشتن تنیس بازی میکردن، جیهوپ و شوگا هم مشغول تمرین اهنگ شون بودن...اونا به زودی قرار بود دو نفری یه اهنگ درست کنن، جیمین و تهیونگ هم مشغول فیلم دیدن بودن...
*ویو کوک*
بعد از تمرین دنبال شوگا هیونگ میگشتم... برنامه استراحت دست شوگا هیونگ بود، گشتم و دیدم دارن با هوبی هیونگ تمرین میکنن.. رفتم سمتشون و بعد یکم حرف زدن پرسیدم:
کوک:شوگا هیونگ برنامه استراحت دستته؟
شوگا:اره چطور مگه؟
کوک:میشه برنامه رو یه چک بکنم؟ میخوام ببینم چند روز برامون استراحت گذاشتن.
شوگا:باشه برو تو اتاقم یه برگه رو میزه اون برگه، برای استراحته!
کوک:باشه
رفتم تو اتاق شوگا هیونگ و برگه رو میز و چک کردم... خودشه! یک هفته کامل استراحت گذاشتن و میبرنمون یه جای خونه جنگلی کنار دریا:)
*پرش زمانی به روز مسافرت خونه جنگلی کنار دریا*
پی دی نیم:بچه ها چیزای مهم و بردارید.
*کوک که سفت جیمین و گرفته*
جیمین:داداش دیوونه شدی؟ ولم کن
کوک:مگه نشنیدی پی دی نیم چی گف؟
جیمین:خدا تورو شفا نده ما بخندیم( 💔😂)
کوک:جیمین شیییییی خیلی بی شعوری
جیمین:میزمتا!
کوک:باشه باشه
*ویو نویسنده*
پسرا سوار ماشین شدن.. حدود 3ساعت توی راه بودن. و بالاخره رسیدن! *
*عکس خونه جنگلی و اسلاید های بعد گزاشتم*
*ویو نویسنده*
پسرا غذاشونو خوردن و یکم باهم بازی کردن... کوک داشت بوکس تمرین میکرد، جین و نامجون هم داشتن تنیس بازی میکردن، جیهوپ و شوگا هم مشغول تمرین اهنگ شون بودن...اونا به زودی قرار بود دو نفری یه اهنگ درست کنن، جیمین و تهیونگ هم مشغول فیلم دیدن بودن...
*ویو کوک*
بعد از تمرین دنبال شوگا هیونگ میگشتم... برنامه استراحت دست شوگا هیونگ بود، گشتم و دیدم دارن با هوبی هیونگ تمرین میکنن.. رفتم سمتشون و بعد یکم حرف زدن پرسیدم:
کوک:شوگا هیونگ برنامه استراحت دستته؟
شوگا:اره چطور مگه؟
کوک:میشه برنامه رو یه چک بکنم؟ میخوام ببینم چند روز برامون استراحت گذاشتن.
شوگا:باشه برو تو اتاقم یه برگه رو میزه اون برگه، برای استراحته!
کوک:باشه
رفتم تو اتاق شوگا هیونگ و برگه رو میز و چک کردم... خودشه! یک هفته کامل استراحت گذاشتن و میبرنمون یه جای خونه جنگلی کنار دریا:)
*پرش زمانی به روز مسافرت خونه جنگلی کنار دریا*
پی دی نیم:بچه ها چیزای مهم و بردارید.
*کوک که سفت جیمین و گرفته*
جیمین:داداش دیوونه شدی؟ ولم کن
کوک:مگه نشنیدی پی دی نیم چی گف؟
جیمین:خدا تورو شفا نده ما بخندیم( 💔😂)
کوک:جیمین شیییییی خیلی بی شعوری
جیمین:میزمتا!
کوک:باشه باشه
*ویو نویسنده*
پسرا سوار ماشین شدن.. حدود 3ساعت توی راه بودن. و بالاخره رسیدن! *
*عکس خونه جنگلی و اسلاید های بعد گزاشتم*
۲.۹k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.