بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول :
ایمان، نوری زنده و جاری :
ایمان، نه در گذشته است و نه در آینده، ایمان از مقوله حال است. تو فی الحال یا به حقیقت زنده و جاری، ایمان داری یا نداری. ایمان از جنس تاریخ نیست، از جنس حضور است. آن، نوری زنده و حیات بخش است که اکنون و اینجا بستر آن است. ای دوست، توهّم ایمان، یک چیز است، داشتن این نور چیز دیگریست.وقتی قرآن می فرماید:ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید!، به پویایی و جاری بودن ایمان اشاره دارد. ایمان همچون تنفس، نو به نو جریان دارد.زیرا نور زنده است.ما آن به آن باید به حقیقت زنده وجاری ایمان بیاوریم و با آن جاری شویم. مؤمن چنین کسی است و این ایمان است که فراست می آورد. و فراست نوعی هوشمندی الهی است که تنها در حال رخ می دهد.
ایمان از مقولات ذهنی نیست : ذهن یک بافنده است. با تار های فکر و خیال آنچه را که بخواهی می بافد و آنچه را که نخواهی رشته می کند. اگر قصد تأیید چیزی را کنی، ذهن برایت قابل قبولش می کند و اگر بخواهی انکارش کنی، آن انکار را برایت وجاهت می بخشد. و دقیقاً از این روست که ایمان از مقولات ذهنی نیست. باورهای ذهنی را ایمان نمی گویند. ایمان، امری قلبی است و قلب مرکز شهود است و از قانون مشاهده پیروی می کند. در کیفیت مشاهده، ذهن بشری جز سکون نقشی ندارد.
دریافت حقیقت : حقیقت را نمی توان آموخت. آن قابل تعلیم نیست. حقیقت را فقط می توان دریافت کرد. و دریافت آن همچون به زیر باران رفتن است برای درک باران. آنان که تلاش می کنند تا حقیقت را با مشتی واژه و اصطلاح تعریف کنند معلوم است که با حقیقت بیگانه اند.
انسان کامل کیست : انسان کامل آن است که وجودش آینهٔ الوهیت خویش است. کسی است که ذهنش کاملاً پاک و شفاف و صیقلی است. پاک از همه چیز است.
مشخصهٔ انسان کامل، علم اکتسابی فراوان و تلنباری از دانشهای واژهای و اصطلاحات گوناگون نیست. انسان کامل آن را گویند که جام وجودش را در برابر حقتعالی خالی کرده است.خالیالذهن و بدون قضاوت است. همهجانبه رام و تسلیم حق است. او در برابر فیض مدام حق چیزی بیش از یک جام خالی نیست و این فیض پروردگارش است که او را مدام پر میکند. او صرفاً انعکاس دهندهٔ الوهیتی است که هر لحظه دریافتش میکند. و این کیفیتی زنده و متعالی از بودن است که هر کس بدان نائل شود، انسان کاملش گویند.
ایمان : برخی گمان کرده اند که ایمان نوعی جهان بینی است.اینطور نیست. ایمان رها شدن از هر گونه جهان بینی است.زیرا جهان بینی محصول ذهن است، یک پیش ذهنی است. یک طرح از پیش طراحی شده است. یک توصیف از جهان است.(ادامه دارد...)
قسمت اول :
ایمان، نوری زنده و جاری :
ایمان، نه در گذشته است و نه در آینده، ایمان از مقوله حال است. تو فی الحال یا به حقیقت زنده و جاری، ایمان داری یا نداری. ایمان از جنس تاریخ نیست، از جنس حضور است. آن، نوری زنده و حیات بخش است که اکنون و اینجا بستر آن است. ای دوست، توهّم ایمان، یک چیز است، داشتن این نور چیز دیگریست.وقتی قرآن می فرماید:ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید!، به پویایی و جاری بودن ایمان اشاره دارد. ایمان همچون تنفس، نو به نو جریان دارد.زیرا نور زنده است.ما آن به آن باید به حقیقت زنده وجاری ایمان بیاوریم و با آن جاری شویم. مؤمن چنین کسی است و این ایمان است که فراست می آورد. و فراست نوعی هوشمندی الهی است که تنها در حال رخ می دهد.
ایمان از مقولات ذهنی نیست : ذهن یک بافنده است. با تار های فکر و خیال آنچه را که بخواهی می بافد و آنچه را که نخواهی رشته می کند. اگر قصد تأیید چیزی را کنی، ذهن برایت قابل قبولش می کند و اگر بخواهی انکارش کنی، آن انکار را برایت وجاهت می بخشد. و دقیقاً از این روست که ایمان از مقولات ذهنی نیست. باورهای ذهنی را ایمان نمی گویند. ایمان، امری قلبی است و قلب مرکز شهود است و از قانون مشاهده پیروی می کند. در کیفیت مشاهده، ذهن بشری جز سکون نقشی ندارد.
دریافت حقیقت : حقیقت را نمی توان آموخت. آن قابل تعلیم نیست. حقیقت را فقط می توان دریافت کرد. و دریافت آن همچون به زیر باران رفتن است برای درک باران. آنان که تلاش می کنند تا حقیقت را با مشتی واژه و اصطلاح تعریف کنند معلوم است که با حقیقت بیگانه اند.
انسان کامل کیست : انسان کامل آن است که وجودش آینهٔ الوهیت خویش است. کسی است که ذهنش کاملاً پاک و شفاف و صیقلی است. پاک از همه چیز است.
مشخصهٔ انسان کامل، علم اکتسابی فراوان و تلنباری از دانشهای واژهای و اصطلاحات گوناگون نیست. انسان کامل آن را گویند که جام وجودش را در برابر حقتعالی خالی کرده است.خالیالذهن و بدون قضاوت است. همهجانبه رام و تسلیم حق است. او در برابر فیض مدام حق چیزی بیش از یک جام خالی نیست و این فیض پروردگارش است که او را مدام پر میکند. او صرفاً انعکاس دهندهٔ الوهیتی است که هر لحظه دریافتش میکند. و این کیفیتی زنده و متعالی از بودن است که هر کس بدان نائل شود، انسان کاملش گویند.
ایمان : برخی گمان کرده اند که ایمان نوعی جهان بینی است.اینطور نیست. ایمان رها شدن از هر گونه جهان بینی است.زیرا جهان بینی محصول ذهن است، یک پیش ذهنی است. یک طرح از پیش طراحی شده است. یک توصیف از جهان است.(ادامه دارد...)
۹۵۲
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.