سناریو
#سناریو
وقتی برادر ناتنیتن میان خونه میبینن داری عین سگ گریه میکنی
نامجون:اگ میخوای میتونی راجب مشکلت با من حرف بزنی
جین:میاد سمتت و اشکاتو پاک میکنه و میگه واسه چی غمگینی؟
شوگا:بغلت میکنه میگه لازم نیس چیزی بگی خودتو خالی کن
جیهوپ:ات...اتفاقی افتاده ک من بی خبرم؟
جیمین:موچی کوچولو میشه بگی چیشده
تهیونگ:بگو چیشده شاید بتونم کمکت کنم
کوک:بدون هیچ حرفی میاد کنارت میشینه و باهم گریه میکنین😐
وقتی برادر ناتنیتن میان خونه میبینن داری عین سگ گریه میکنی
نامجون:اگ میخوای میتونی راجب مشکلت با من حرف بزنی
جین:میاد سمتت و اشکاتو پاک میکنه و میگه واسه چی غمگینی؟
شوگا:بغلت میکنه میگه لازم نیس چیزی بگی خودتو خالی کن
جیهوپ:ات...اتفاقی افتاده ک من بی خبرم؟
جیمین:موچی کوچولو میشه بگی چیشده
تهیونگ:بگو چیشده شاید بتونم کمکت کنم
کوک:بدون هیچ حرفی میاد کنارت میشینه و باهم گریه میکنین😐
۴.۵k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.