[.مافیای مغرور من.]
⛓️🩸مافیای مغرور من 🩸⛓️
⛓️🩸پارت ۶🩸⛓️
🦋🔗ویو جیا🔗🦋
وقتی برگشتم ....نههه بدبخت شدم این که همون پسرست که زدم ... ارع یاد گذشته افتادم ( تهیونگ : من فقط اگه گیرت بیارم) آب دهنمو قورت دادم لبخنده ضایعی زدم به این فکر کردم که شاید منو یادش رفته یا اصلا نشناسه ولی وقتی به صورتش نگاه کردم دیدم بله با پوزخند شیطانی داره نگام میکنه واسه بار دوم آب دهنمو قورت دادم جیا: سلام چطورین آقا تهیونگ : یادمه آقا نبودم مع.تاد بودم (با پوزخند) ت.ف به این شانسه من ببین کی داره بهم تیکه میندازه اوفف حیف که به این کار احتیاج دارم وگرنه نفس عمیقی کشیدم و گفتم جیا : ااام گذشته ها گذشته بیا از الان باهم شرع کنیم هوم 🙂تهیونگ : جدی میفرمایید حالا ولش بیا ببینم به چه دردی میخوری عوضی پشت سر هم داره بهم تیکه میندازه ایششش رفتیم رو صندلی های پذیرایی نشستیم ی برگه روبه روم گذاشت گفت تهیونگ : برای استخدام باید امضاع کنی منم امضاش کردم گفتم جیا: قوانین چیه!؟ تهیونگ: خب اول از همه بی ادبی ممنوع یعنی جوری که اگه من بهت بی احترامی کردم نباید چیزی بگی دوم فقط وقتی ازم اجازه گرفتی میتونی کاریرو انجام بدی بقیش رو از اجوما بپرس اون بات میگه برای تمیز کردن باید چیکار کنی و اینم بهت گفته باشم سرپیچی از دستورات یعنی اینکا مرگ خودتو انتخاب کردی وقتی اینارو گفت به سمت اتاقی رفت منم دنبالش کردم گگگگگگ اینکارو بکن این کارو نکن دلم میخواد بزنمش یهو برگشت سمتم ترسیدم دیدم به در اتاقی اشاره کرد تهیونگ: این اتاق توعه و رفت رفتم داخل اتاق واییییییییییی چقدر خوشگلههههه 🤩😍 (ادمین : اتاق ندیده ) (جیا:😐😑 ) یهو یکی وارد اتاق شد اجوما بود کم مونده بود سکته کنم اجوما: ای وای ببخشید دخترم انگار ترسوندمت شرمنده جیا: نه مشکلی نیست فقط من باید چیکار کنم اجوما : خیله خوب این لباس رو بپوش (اسلاید بعد ) بعد بیا این کار هایی که میگم رو انجام بده جیا: چشم اجوما رفت بیرون منم لباس رو پوشیدم رفتم بیرون که ...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه ♥️
⛓️🩸پارت ۶🩸⛓️
🦋🔗ویو جیا🔗🦋
وقتی برگشتم ....نههه بدبخت شدم این که همون پسرست که زدم ... ارع یاد گذشته افتادم ( تهیونگ : من فقط اگه گیرت بیارم) آب دهنمو قورت دادم لبخنده ضایعی زدم به این فکر کردم که شاید منو یادش رفته یا اصلا نشناسه ولی وقتی به صورتش نگاه کردم دیدم بله با پوزخند شیطانی داره نگام میکنه واسه بار دوم آب دهنمو قورت دادم جیا: سلام چطورین آقا تهیونگ : یادمه آقا نبودم مع.تاد بودم (با پوزخند) ت.ف به این شانسه من ببین کی داره بهم تیکه میندازه اوفف حیف که به این کار احتیاج دارم وگرنه نفس عمیقی کشیدم و گفتم جیا : ااام گذشته ها گذشته بیا از الان باهم شرع کنیم هوم 🙂تهیونگ : جدی میفرمایید حالا ولش بیا ببینم به چه دردی میخوری عوضی پشت سر هم داره بهم تیکه میندازه ایششش رفتیم رو صندلی های پذیرایی نشستیم ی برگه روبه روم گذاشت گفت تهیونگ : برای استخدام باید امضاع کنی منم امضاش کردم گفتم جیا: قوانین چیه!؟ تهیونگ: خب اول از همه بی ادبی ممنوع یعنی جوری که اگه من بهت بی احترامی کردم نباید چیزی بگی دوم فقط وقتی ازم اجازه گرفتی میتونی کاریرو انجام بدی بقیش رو از اجوما بپرس اون بات میگه برای تمیز کردن باید چیکار کنی و اینم بهت گفته باشم سرپیچی از دستورات یعنی اینکا مرگ خودتو انتخاب کردی وقتی اینارو گفت به سمت اتاقی رفت منم دنبالش کردم گگگگگگ اینکارو بکن این کارو نکن دلم میخواد بزنمش یهو برگشت سمتم ترسیدم دیدم به در اتاقی اشاره کرد تهیونگ: این اتاق توعه و رفت رفتم داخل اتاق واییییییییییی چقدر خوشگلههههه 🤩😍 (ادمین : اتاق ندیده ) (جیا:😐😑 ) یهو یکی وارد اتاق شد اجوما بود کم مونده بود سکته کنم اجوما: ای وای ببخشید دخترم انگار ترسوندمت شرمنده جیا: نه مشکلی نیست فقط من باید چیکار کنم اجوما : خیله خوب این لباس رو بپوش (اسلاید بعد ) بعد بیا این کار هایی که میگم رو انجام بده جیا: چشم اجوما رفت بیرون منم لباس رو پوشیدم رفتم بیرون که ...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه ♥️
۴.۲k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.