سناریو /
سناریو /
وقتی یک لباس باز میپوشی و اونا خوششون نمیاد
نامجون : برو لباساتو عوض کن وگرنه از این به بعد باید چادر بزنی بری بیرون ( نامجون یکم اروم باش فرزندم )
جین : داره با حرص نگاهت میکنه و با چشماش اشاره میده بهت بری عوض کنی و تو هم میری یک لباس پوشیده تر میپوشی
جیهوپ : با نور اللهیش چشماتو کور میکنه تا بهت بفهمونه لباست بازه( اخه چه ربطی داشت 😐)
شوگا : اصلا بیدار نیست که ببینه 😂
جیمین : بیبی گرل من اگه نری لباساتو عوض کنی شب...
تهیونگ : با عصبانیت نگاهت میکنه و میگه دوست ندارم کسی بدن بیبی من رو ببینه پس برو عوض کن
جونگ کوک: بزار شیر موزم تموم شه 👇
خب تمام عه تهش مونده 👇
خب چرا این لباس رو پوشیدی نمیخوای که شب تنبیه شی 🤲😑
وقتی یک لباس باز میپوشی و اونا خوششون نمیاد
نامجون : برو لباساتو عوض کن وگرنه از این به بعد باید چادر بزنی بری بیرون ( نامجون یکم اروم باش فرزندم )
جین : داره با حرص نگاهت میکنه و با چشماش اشاره میده بهت بری عوض کنی و تو هم میری یک لباس پوشیده تر میپوشی
جیهوپ : با نور اللهیش چشماتو کور میکنه تا بهت بفهمونه لباست بازه( اخه چه ربطی داشت 😐)
شوگا : اصلا بیدار نیست که ببینه 😂
جیمین : بیبی گرل من اگه نری لباساتو عوض کنی شب...
تهیونگ : با عصبانیت نگاهت میکنه و میگه دوست ندارم کسی بدن بیبی من رو ببینه پس برو عوض کن
جونگ کوک: بزار شیر موزم تموم شه 👇
خب تمام عه تهش مونده 👇
خب چرا این لباس رو پوشیدی نمیخوای که شب تنبیه شی 🤲😑
۲.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.