تو اون کوه بلندی که سرتا پا غروره,
تو اون کوه بلندی که سرتا پا غروره,
کشیده سر به خورشید,غریب و بی عبوره
تو تنها تکیه گاهی برای خستگی هام تو میدونی چی میگم تو گوش میدی به حرفهام
به چشم من... به چشم من..تو اون کوهی ,پر غروری بی نیازی با شکوهی,,
طعم بارون روی دریا رنگ کوهی
تو همون اوج غریب قله هایی,,تو دلت فریاد اما بی صدایی
تو دلت فریاد اما بی صدایی....
من فدای اون دل بی صدات بشم
کشیده سر به خورشید,غریب و بی عبوره
تو تنها تکیه گاهی برای خستگی هام تو میدونی چی میگم تو گوش میدی به حرفهام
به چشم من... به چشم من..تو اون کوهی ,پر غروری بی نیازی با شکوهی,,
طعم بارون روی دریا رنگ کوهی
تو همون اوج غریب قله هایی,,تو دلت فریاد اما بی صدایی
تو دلت فریاد اما بی صدایی....
من فدای اون دل بی صدات بشم
۱.۳k
۰۵ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.