۰
مطلب
۰
دنبال کننده
۰
دنبال شونده
ادما منو نگا میکردن عده ایی هم صدا میکردن
دوسم نداشتن و دوسم نبودن
فقط فقط فقط ادعا میکردن ادعا میکردن ادعا میکردن ...
گاهی خنده بیخ گلویم را میگیرد
آخرش هیچکس نمیفهمد ناخوشی من چیست،همه گول خوردند
یک هفته است خودم را ب ناخوشی زده ام یا ناخوشی غریبی گرفته ام
خواهی نخواهی سیگار را برداشتم آتش زدم
چرا سیگارمیکشم؟خودم هم نمیدانم
دو انگشت دست چپ را ک لای آن سیگار ب لب میگذارم
دود آن رادر هوا فوت میکنم،این هم یک ناخوشی هست!
غم آخرت باشه خواهرم♡
موردی برای نمایش موجود نمیباشد