درست مثل آن کهجنازه ی کارگران معدن رااز خاک بیرون بکشیتا دوب...

درست مثل آن که جنازه ی کارگران معدن را از خاک بیرون بکشی تا ...

درست مثل آنکهجنازه کارگران معدن رااز خاک بیرون بکشیتا دوباره...

از انشاهایِ مدرسهپشیمانمبه چشمانت فکر می کنم و دوست دارم در ...

دستهایت را کهگم کردمبه دیوارهاآگهی زدم :از یابنده تقاضا می ک...

"متون"جمع مکسر متن نیست"من" استکه "تو" را در آغوش گرفته است....

کدام فنجانِ قهوه را نیم‌خورده رها کرده امکه اینطور به دست نی...

بعضی از ترانه ها را باید بوسیدتنها به گمان آن کهتو زیر لب زم...

درست مثل آن کهجنازه ی کارگران معدن را از خاک بیرون بکشی،تا د...

کدام فنجانِ قهوه را نیم‌خورده رها کرده امکه اینطور به دست نی...

به دوست داشتنت مَشغولم ..همانند سَربازی که سالهاستدر مَقرّی ...

دسـت هایـت را که گــــم کردم ،به دیــوار ها آگهــــی زدم..."...

بار اولی که دیدم اتچنان بی مقدمه زیبا بودی،که چند روز بعد یا...

کاشاز آن رازها باشم که توی یک مهمانی زنانهعصرانه‌ای به صرف چ...

وقتی کودکاندر اروپا، آمریکا و روسیهسرِ کلاسِ شیمیتنبلی می کن...

وقتی کودکاندر اروپا، آمریکا و روسیهسرِ کلاسِ شیمیتنبلی می کن...

وقتی کودکاندر اروپا، آمریکا و روسیهسرِ کلاسِ شیمیتنبلی می کن...

یا به بیدار بودنش شک داردیا می خواهد از خواب هایشنهایتِ استف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط