زده ام دل به خـــیابان و به دنبالخودمتا که جویا شوم ازحالت و...

هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که آخر برسداز تمام تو همین لحظه‌ی کوتاه ب...

دلم شکست و نگفتی چگونه گریه کند؟زنی که صاحب لبخند‌های تزئینی...

هزار اندوه بر اندوه چیدم تا که دل، دل شددر این ویرانه ماندن،...

اینجا درختی نیست

افتاده جای دست تو روی پَر و بالمهیات...محرم...دستهایت...ثبتِ...

تو زمانے ڪہ بہ من فڪر ڪنے، اینجا، منپشتِ این فاصلہ، هر بار، ...

به نام بارشِ باران وَ یک هوای دوتایی👫 به یادِ خاطره ای در سر...

زنی باگونه هایی خیس امشب میرودازمنبه جای کوه شیرین راشکستی ح...

شبیهِ حل شدن قند عشــق در دل منرسیدی‌و شدی اکنون تمام مشکل م...

شعر درهم شده! تلمیح پریشانی توست...دفترم خیس شد این منطق بار...

از کودک بی تابِ درونمخبری نیست.... چندی ست که ...

۸۴۷مرا چون آرزو هایم عزیزم داده ای بر بادبگو از بیتِ چندم،عش...

۸۲۶به نام بارشِ باران وَ یک هوای دوتاییبه یادِ خاطره ای در س...

۸۱۰شاعر شدنم جبری ست در حداقل امشبدستان تو تسبیحی ست در دست ...

زده ام دل به خیابان و به دنبال خودمتا که جویا شوم ازحالت و ا...

زده ام دل به خیابان و به دنبال خودمتا که جویا شوم ازحالت و ا...

نشسته بین نگاه تو شرم لحظه ی بوسهفدای شرم تو...قربان این حیا...

شبیهِ حل شدن قند عشق در دل من،رسیدی و شدی اکنون تمااام مشکل ...

عاشقانه های پاکمست و دیوانه ام...انگار دلم میخواهد؛بزنم مشت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط