عشق آن بغض عجیبیست که از دوری یارنیمه شب بین گلو مانده و جان...

عشق آن بغض عجیبیست که از دوری یارنیمه شب بین گلو مانده و جان...

خسته ام مثل طبیبی که خودش بیمار است ...#مسعود_محمد_پور

من و خورشید نشستیم و توافق کردیم صبـح را با طپـش قلب تـو آغـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط