فیک جانگ کوک(عشق و مرگ)پارت ۷
راستش اینو بگم که یادم رفت بنویسم ا/ت قبل این که از خونه بزنه بیرون جواب ازمایش رو هم میزاره رو میز شام تا کوک عذاب وجدان بگیره دلیل دیونه بازی های کوک هم این بوده.
شروع پارت جدید:
بعد شنیدن خبر دکتر از خوشحالی گیرم گرفت 😭.رفتم بیرون از بیمارتان رفتم به پارک مورد علاقک پارک کیاسوئاکو (علکی هست)رفتم نشستم رو چمن پارک نفسم بالا نمیومد همین طور هی گریه می کردم .
از زبون کوک :
بیدار شدم یادم افتاد که ا/ت منو اینجا اورد هرچی سوزن پوزن بهم وصل رو کندم سریع دویدم بیرون اول چند تا پرستار دونبالم دویدند ولی پرتشون کردم یعنی ا/ت کجا بود.یه ذره فک کردم گفتم حتما رفته پارک کیاسوئاکو سریع تا اونجا دویدم.ا/ت با لب خونین افتاده بود روی چمن ها
تا بعد😍🥰💚💋💙😢پارت بعد پارت اخره💛💙💚❤💖🍉
شروع پارت جدید:
بعد شنیدن خبر دکتر از خوشحالی گیرم گرفت 😭.رفتم بیرون از بیمارتان رفتم به پارک مورد علاقک پارک کیاسوئاکو (علکی هست)رفتم نشستم رو چمن پارک نفسم بالا نمیومد همین طور هی گریه می کردم .
از زبون کوک :
بیدار شدم یادم افتاد که ا/ت منو اینجا اورد هرچی سوزن پوزن بهم وصل رو کندم سریع دویدم بیرون اول چند تا پرستار دونبالم دویدند ولی پرتشون کردم یعنی ا/ت کجا بود.یه ذره فک کردم گفتم حتما رفته پارک کیاسوئاکو سریع تا اونجا دویدم.ا/ت با لب خونین افتاده بود روی چمن ها
تا بعد😍🥰💚💋💙😢پارت بعد پارت اخره💛💙💚❤💖🍉
۷۱.۰k
۰۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.