دیوونه
دیوونه
پ۱
ویو لینو
آروم آروم اشک میریخت
دیگه نمیتونست تحمل کنه
خسته شده بود
از خودش از خانوادش
آروم پاشد و ژاکتش رو برداشت تا سنجابشو به زندگی عادی برگردونه
جیسونگ ویو
نمیخواست اون پرستارای لعنتی بهش نزدیک شن
میترسید دوباره کتکش بزنن
+لطفا....خواهش میکنم ولم کنید(گریه و داد)
?هییشش فقط یه داروعه آروم باش
*لینو در اتاق رو باز میکنه و میاد داخل
?آقای محترم لطفا حریم شخصی رو رعایت کنید!
مینهو بدون توجه به حرفای پرستار معشوقه اش رو در آغوش گرفت و گذاشت اشک هاش سرازیر شن.....
*خوب شد؟
پ۱
ویو لینو
آروم آروم اشک میریخت
دیگه نمیتونست تحمل کنه
خسته شده بود
از خودش از خانوادش
آروم پاشد و ژاکتش رو برداشت تا سنجابشو به زندگی عادی برگردونه
جیسونگ ویو
نمیخواست اون پرستارای لعنتی بهش نزدیک شن
میترسید دوباره کتکش بزنن
+لطفا....خواهش میکنم ولم کنید(گریه و داد)
?هییشش فقط یه داروعه آروم باش
*لینو در اتاق رو باز میکنه و میاد داخل
?آقای محترم لطفا حریم شخصی رو رعایت کنید!
مینهو بدون توجه به حرفای پرستار معشوقه اش رو در آغوش گرفت و گذاشت اشک هاش سرازیر شن.....
*خوب شد؟
۴.۱k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.