قلدر جذاب پارت ۱ ❤
( علامت ویولت : + / علامت کوک : _ )
از زبان ویولت:
صبح با صدایه آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم سرویس کارامو کردم و اومدم صبحونه خوردم لباس پوشیدم ( اسلاید ۲ ) یه برق لب زدم و موهامو حالت دادم و رفتم قرصمو خوردم
( راستی در مورد بیماری ویولت یه توضیحی بدم :
خب ویولت رو لپ سمت راستش یه خراش بزرگ داره که با کرم پودر اونو میپوشونه و هرکی محکم دست رو زخمش بکشه ویولت از یه دختر مظلوم تبدیل میشه به یه دختر هات و وحشی و اون تا ۱ ساعت همینجوریه! )
سمت دانشگاه راه افتادم تا رسیدم یهو یه نفر چشامو گرف .
+ هی تو کی هستی ؟
هانول : دختر پادشاه سینگلی !
+ شین هانول بدبخت ما 😑
هانول : چطوری الدنگ ؟
+ خوبم سینگل بدبخت .
هانول : یااااا دست رو نقط ضعفم نزار !😫
+ پس چی بگم ؟😂
هانول : دختر پادشاه 😌
+ چشم خوب میخوای دم در دانشگاه درس بخونیم ؟ بریم داخل دیگه !
هانول : چی ؟ ام باش .
+ با هانول وارد دانشگاه شدیم رفتیم داخل و وارد کلاس شدیم( روز اوله )
رفتیم نشستیم ته کلاس من کنار پنجره بودم ایرپادمو در آوردم و آهنگ غمگینی رو پلی کردم و مشغول گوش دادن بودم * چند دقیقا بعد *
+ مشغول گوش دادن بودم که یهو یه نفر عین وحشیا تکونم میداد دیدم هانوله !
+ چته وحشیه امازونی سر صبحی چیزی زدی ؟
هانول : خر وامونده ۳ ساعته دارم صدات میکنم کجایی ؟
+ خب بنال !
هانول : صدایه جیغ دخترا رو نمیشنوی ؟
+ خب ؟
هانول : خب اسکل پاشو بریم ببینم چه خبره ؟
+ پوفف باشه بریم .
با هانول از کلاس خارج شدیم رفتیم تو حیاط که دیدیم ۷ تا ماشین مدل بالا اومد داخل دخترا هم غش و ضعف میرفتن خلاصه هفت تا پسر پیاده شدن خیلی جذاب بودن هانول از کناریمون پرسید :
هانول : اونا کین ؟
( بچه ها شخصیت های فرعی رو با / نشون میدم )
/ اونا قلدرایه دانشگاه هستن .
هانول : اوه پس از امروز کارمون ساخته ست .
+ اگه تو کرم نریزی کارمون ساخته نیس !
هانول : خیله خب تیکه ننداز
+ من دست هانول رو گرفتم و بردم ت کلاس یکم بعد همه اومدن ولی قبلش یه دختر با لباس باز اومد و با عشوه ی زیاد نشست میز اول ( مین هو ).
* بعد کلاس *
+ استاد اومد چرت و پرت های همیشگیش رو گف و بعدم زنگ خورد همه عین اونایی که از جنگل فرار کردن از کلاس خارج شدن و استاد پرت شد اونور میز 😂
ماهم رفتیم بیرون که دیدیم همه به سمتی میرن به لطف فوضول بودن هانول خانوم رفتیم اونجا که ......
ادامه دارد ....
از زبان ویولت:
صبح با صدایه آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم سرویس کارامو کردم و اومدم صبحونه خوردم لباس پوشیدم ( اسلاید ۲ ) یه برق لب زدم و موهامو حالت دادم و رفتم قرصمو خوردم
( راستی در مورد بیماری ویولت یه توضیحی بدم :
خب ویولت رو لپ سمت راستش یه خراش بزرگ داره که با کرم پودر اونو میپوشونه و هرکی محکم دست رو زخمش بکشه ویولت از یه دختر مظلوم تبدیل میشه به یه دختر هات و وحشی و اون تا ۱ ساعت همینجوریه! )
سمت دانشگاه راه افتادم تا رسیدم یهو یه نفر چشامو گرف .
+ هی تو کی هستی ؟
هانول : دختر پادشاه سینگلی !
+ شین هانول بدبخت ما 😑
هانول : چطوری الدنگ ؟
+ خوبم سینگل بدبخت .
هانول : یااااا دست رو نقط ضعفم نزار !😫
+ پس چی بگم ؟😂
هانول : دختر پادشاه 😌
+ چشم خوب میخوای دم در دانشگاه درس بخونیم ؟ بریم داخل دیگه !
هانول : چی ؟ ام باش .
+ با هانول وارد دانشگاه شدیم رفتیم داخل و وارد کلاس شدیم( روز اوله )
رفتیم نشستیم ته کلاس من کنار پنجره بودم ایرپادمو در آوردم و آهنگ غمگینی رو پلی کردم و مشغول گوش دادن بودم * چند دقیقا بعد *
+ مشغول گوش دادن بودم که یهو یه نفر عین وحشیا تکونم میداد دیدم هانوله !
+ چته وحشیه امازونی سر صبحی چیزی زدی ؟
هانول : خر وامونده ۳ ساعته دارم صدات میکنم کجایی ؟
+ خب بنال !
هانول : صدایه جیغ دخترا رو نمیشنوی ؟
+ خب ؟
هانول : خب اسکل پاشو بریم ببینم چه خبره ؟
+ پوفف باشه بریم .
با هانول از کلاس خارج شدیم رفتیم تو حیاط که دیدیم ۷ تا ماشین مدل بالا اومد داخل دخترا هم غش و ضعف میرفتن خلاصه هفت تا پسر پیاده شدن خیلی جذاب بودن هانول از کناریمون پرسید :
هانول : اونا کین ؟
( بچه ها شخصیت های فرعی رو با / نشون میدم )
/ اونا قلدرایه دانشگاه هستن .
هانول : اوه پس از امروز کارمون ساخته ست .
+ اگه تو کرم نریزی کارمون ساخته نیس !
هانول : خیله خب تیکه ننداز
+ من دست هانول رو گرفتم و بردم ت کلاس یکم بعد همه اومدن ولی قبلش یه دختر با لباس باز اومد و با عشوه ی زیاد نشست میز اول ( مین هو ).
* بعد کلاس *
+ استاد اومد چرت و پرت های همیشگیش رو گف و بعدم زنگ خورد همه عین اونایی که از جنگل فرار کردن از کلاس خارج شدن و استاد پرت شد اونور میز 😂
ماهم رفتیم بیرون که دیدیم همه به سمتی میرن به لطف فوضول بودن هانول خانوم رفتیم اونجا که ......
ادامه دارد ....
۶.۱k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.