(عشق سرد)ادامه پارت 12
که یهو یورا اومد تو اتاق
و یه اسلحه تو دستش بود
یورا:
جونگکوک از کنار این هرزه پاشو (و اسلحه رو نشونه گرفت سمت ا.ت )
جونگکوک:
یورا ....
آروم باش
اونو بده به من
باشه ؟؟
یورا:
گفتم از کنارش بلند شو(با داد و عصبانیت)
ا.ت:
جانگکوک رو نگاه کردم و بهش لبخند زدم و گفتم:
برو پیشش دیگه نمیخوام بیشتر از این....
تورو توی دردسر بندازم ....
این زندگی لعنتی من دیگه ....
باید تموم شه.....
یورا:
آفرین
بلاخره یه حرف درست زدی
(و شلیک کرد ولی...)
جونگکوک....
خودشو انداخت جلوی گلوله
و.....
یاع یاع یاع خماری همیشگی 😂😈
شرط پارت بعد
لایک:12
و یه اسلحه تو دستش بود
یورا:
جونگکوک از کنار این هرزه پاشو (و اسلحه رو نشونه گرفت سمت ا.ت )
جونگکوک:
یورا ....
آروم باش
اونو بده به من
باشه ؟؟
یورا:
گفتم از کنارش بلند شو(با داد و عصبانیت)
ا.ت:
جانگکوک رو نگاه کردم و بهش لبخند زدم و گفتم:
برو پیشش دیگه نمیخوام بیشتر از این....
تورو توی دردسر بندازم ....
این زندگی لعنتی من دیگه ....
باید تموم شه.....
یورا:
آفرین
بلاخره یه حرف درست زدی
(و شلیک کرد ولی...)
جونگکوک....
خودشو انداخت جلوی گلوله
و.....
یاع یاع یاع خماری همیشگی 😂😈
شرط پارت بعد
لایک:12
۵.۹k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.