my love story...(: part ⑤

ا/ت=ولی من ازت بدم میاد...
جیمین=...
ا/ت=ولی عاشقه داداشتم TT
جیمین=چیزه جذابی هم نداره😑
ا/ت نزدیکه جیمین شد
ا/ت=یاااا حواست باشه درباره کراشه من چی میگیاااااا
جیمین=کراشه جنابالی داداشه منه
جیمین نفسه عمیق کشید
ا/ت=خودخواه...اه بعد بگو چرا از من بدت میاد

نمیدونی وقتی بگی بدم میاد ازت قلبم چجوری تیکه تیکه میشه (:

جیمین خیره شده بود بهش
چرا درد میگیره...
ا/ت دسته جیمین و گرفت
ا/ت=ولی اگه کاری کنی دنی و ببینم قول میدم بهتر باهات رفتتر کنم
جیمین سرخ شد
ا/ت دسته جیمین و ول کرد
ا/ت=قبول؟؟
جیمین خیره شد به ا/ت
جیمین=قبول...
ا/ت لبخند زد و رفت
جیمین دستش و گذاشت رو قلبش
جیمین=come on (:
جیمین=چقد خوشکله...
جیمین زود رفت سمته دستشویی
آب زد به صورتش
دنی اومد
دنی=انقد دیوونش شدی؟
جیمین=شوخی میکنی دیگه با من دنی؟
دنی=تو دلت پروانه میزنه وقتی میبینیش نه؟
جیمین=ن.نه!
دنی خندید
دتی=فقط بگو تو دلت چخبره...
جمین=یاااا این چیه از من میپرسی -.-
دنی=چیشده...خورده تو پرت؟...نمیدونستی رو من کراشه
جیمین=ببند...
جیمین رفت بیرون و نشست
جیمین=لعنت بهش