ادامه ی چند پارتی رزی

ادامه ی چند پارتی رزی

ویو رز
از کمپانی برگشتم ا.ت رو با فیلیکس دیدم میخواستم برم دعواش کنم اما اون عاشق بود

ویو ا.ت
برگشتم بوی عطر اونی بودلبخند زد و رفت ممنونم ازت رزی تو فکر بودم که فیلیکس صدام زد برگشتم دیدم شام اومد خوردیم و حرف زدیم

ویو
رفتم خونه رزی توی استادیو بود و لیسا وجنی وجیسو اونجا بودن من اینجوری بودم که آبروم رفت رفتم دوش گرفتم اومدم بیرون لباس پوشیدم رفتم پایین

لیسا وجنی :عروسی کیه؟؟
جیسو:بگو ..منتظرم
ا.ت :نمیدونم
لیسا:اشکال نداره ازش برامون بگو
ا.ت:باشه... وبراشون تعریف کرد
لیسا :من توی عروسی هستم چون با بنگچان دوستم
برای کسانی که نمیدونن بنگچان دوست صمیمی لیسا هست ولیدر گروه استری کیدز
رزی:باشه ...میگم بچه ها برای کنسرت کوچلا ا.ت رو ببریم
بچه ها:آره
ا.ت:واقعا
بچه ها: آره


مرسی که تا اینجا خوندی لایک کن
۶تا لایک ادامه